خانه · خانواده · شوهرم بچه نمیخواد من باردار شدم، اما شوهرم بچه نمی‌خواهد، چه کنم؟ اگر شوهرتان بچه نمی‌خواهد چه باید کرد: توصیه یک روانشناس. اشتباهات اصلی زنان

شوهرم بچه نمیخواد من باردار شدم، اما شوهرم بچه نمی‌خواهد، چه کنم؟ اگر شوهرتان بچه نمی‌خواهد چه باید کرد: توصیه یک روانشناس. اشتباهات اصلی زنان

در هر زوج متاهلی، به هر شکلی، روزی یک سوال طبیعی در مورد برنامه ریزی فرزند پیش می آید.

تولد نوزاد بدون شک یک شادی بزرگ و یک مسئولیت بزرگ است، کل زندگی آینده شما را تغییر خواهد داد! با این حال، بدون داشتن یک فرزند، حداقل یک خانواده، به سختی می توان خانواده را به طور کامل خانواده نامید.

اگر شوهرش بچه نمی‌خواهد، دختر یا زن چه باید بکند. بالاخره سال ها می گذرد و هر خانمی آرزوی مادر شدن را دارد؟

چرا او این را نمی خواهد؟

قبل از اینکه ناامید شوید، یک بار برای همیشه درک کنید: اگر شوهر شما بچه نمی خواهد، این به این معنی نیست که او شما را دوست ندارد.

بنابراین در سرزنش او عجله نکنید و او را به خاطر این واقعیت که نامزدش احساسات واقعی نسبت به شما ندارد سرزنش نکنید.

از این گذشته، ممکن است دلایل زیادی وجود داشته باشد که چرا شوهر نمی‌خواهد فرزندی داشته باشد، و در میان آنها روانشناسان اساسی‌ترین آنها را شناسایی می‌کنند:

  • مرد از بچه ها می ترسد.
  • او از تغییر می ترسد.
  • او می ترسد که پول کافی برای کودک نباشد.
  • او می ترسد که همسرش کمتر او را دوست داشته باشد (این اتفاق هم می افتد!).
  • او هنوز آماده نیست.
  • او واقعا مطمئن نیست که بخواهد با این زن بماند.

نکته آخر برای درک بسیار ناخوشایند است، اما، افسوس، این اتفاق می افتد. به خصوص اگر شما و عزیزتان در یک ازدواج به اصطلاح مدنی زندگی کنید.

در مورد نکات باقی مانده، منطقی است که در مورد هر یک به طور جداگانه صحبت کنیم. از این گذشته ، اگر دلیل عدم تمایل شوهرتان به فرزند را درک کنید ، از قبل به حل این مشکل ناخوشایند نزدیک خواهید شد.

اگر مردی از بچه ها می ترسد

اغلب، اگر شوهر بچه نمی خواهد، این نشان دهنده ترس ناخودآگاه است. خود او هرگز این را نمی پذیرد، زیرا ترس، گویی، غیرمردانه است.

اما، با این وجود، تمرین نشان می دهد که فرشته های کوچک اغلب وحشت واقعی را برای جنس قوی تر به ارمغان می آورند.

از آنجا که یک زن با غریزه مادری و با آمادگی برای مادر شدن متولد می شود - این توسط خود طبیعت برنامه ریزی شده است. یک مرد با مهارت های پدرانه به دنیا نمی آید و بعد از پدر شدن به آنها دست می یابد. بنابراین ترس یک امر طبیعی است.

برای یک زن، یک نوزاد شادی، لطافت بی حد و حصر، یک موجود شیرین، یک فرشته، عشق بی حد و حصر است. برای یک مرد، یک نوزاد یک بیگانه عجیب و غریب است که گفتار انسان را نمی فهمد، جیغ می کشد و نویز می کند. فقط زن و مرد برداشت های متفاوتی دارند، این اصلا بد نیست!

خیلی وقت ها یک مرد به همین دلیل ساده بچه نمی خواهد. جنس قوی تر به سادگی می ترسد! او می ترسد دنیای آشنای او متفاوت شود، اما تولد یک کودک برای همیشه است!

بنابراین، او به سادگی اجازه نمی دهد که زن خود باردار شود، به طوری که هیچ چیز در زندگی او تغییر نمی کند. چه باید کرد؟

چگونه شرایط را تغییر دهیم؟

اگر فکر می کنید که این دلیل در مورد شماست، پس باید صبور باشید. نکته اصلی این است که یک چیز را به خاطر بسپارید: بدون تهدید، سرزنش، و به خصوص بدون فریب!

یک زن می تواند با حیله گری باردار شود، به عنوان مثال، جلوگیری از بارداری مخفیانه از شوهرش. آیا این عادلانه است؟ البته که نه. و باور کنید که این به هیچ چیز خوبی منجر نمی شود ... خانواده ای که با فریب ساخته شده است خوشحال نخواهد شد، این یک بدیهیات است.

در این مورد، یک مثال مثبت کمک خواهد کرد. اگر شما و همسرتان دوستان مشترک دارید، دوستانی که در حال تربیت یک کودک نوپا هستند، به دیدن آنها بروید! بگذارید شوهرتان ببیند بچه ها هیچ مشکلی ندارند.

او خواهد دید که دوستش چگونه پسر یا دخترش را دوست دارد، چقدر شجاع به نظر می رسد، نوزاد را در آغوش می گیرد و به او شیشه شیر می دهد. با گذشت زمان، مرد شما متوجه خواهد شد که برای پدر شدن آماده است. فقط منتظر نتیجه فوری نباشید - زمان باید بگذرد.

باد تغییر بسیار وحشتناک است!

یک مرد توسط طبیعت اینگونه طراحی شده است - او تغییر نمی خواهد. مردان تمایل به ایجاد و حفظ "منطقه آسایش" دارند، بنابراین آنها پایدار و به همسر خود وفادار هستند.

برعکس، زنان مستعد تغییر، ماجراجویی و اعمال زیاده‌روی هستند. البته باردار شدن و زایمان یک ماجراجویی نیست، بلکه یک تصمیم متعادل است، اما همچنان نویدبخش تغییرات عظیم است.

و اغلب یک مرد به این تغییرات نیاز ندارد. بسیار قابل اعتمادتر و راحت تر و مهمتر از همه ایمن تر است که همه چیز را در جای خود بگذارید.

اگر دلیل زوج شما این است، پس هیچ تراژدی وجود ندارد، ناامید نشوید. در این مورد، زن باید هر کاری که ممکن است انجام دهد تا بر تصمیم او تأثیر بگذارد.

اما لطفاً توجه داشته باشید که هر چیزی که ممکن است به معنای رنجش ، باج خواهی ، هیستریک و "نوع" شوهر گرانقدر شما نیست. زن باید نرم و ملایم عمل کند، اینگونه پیروز می شود.

سعی کنید یک گربه یا سگ بگیرید - این تغییر، عضوی از خانواده جدید و مسئولیت بزرگ خواهد بود. خودتان از حیوان مراقبت کنید - و شوهر شما خواهد دید که زندگی بدتر نشده است و هیچ چیز وحشتناکی در آن وجود ندارد!

البته، کودک حیوان خانگی نیست، اما این تکنیک هنوز هم می تواند کار کند. وظیفه این است که به وضوح نشان دهیم که یک عضو جدید خانواده ترسناک نیست، جهان فرو نمی ریزد، تغییرات رخ داده است، اما همه چیز فقط بهتر شده است.

پس از همه، یک سگ یا گربه بسیار شادی و مثبت به ارمغان می آورد! و کودک شادی واقعی را به ارمغان خواهد آورد، زیرا پدر و مادر بودن بزرگترین لذت است.

از کجا می توانم پول بگیرم؟

باردار شدن یک موضوع ساده است. اما تغذیه یک خانواده با فرزند یک مشکل جدی است.

یک کودک از بدو تولد به بودجه نیاز دارد - پوشک، اسباب بازی، لباس، کفش، آموزش... اما اگر پول کافی در خانواده وجود نداشته باشد چه باید کرد؟ به همین دلیل است که شوهر به ویژه اغلب فرزند دوم را نمی خواهد. پس از همه، این یک تهدید جدی برای بودجه خانواده است.

با این حال، بسیاری از خانواده ها هستند که درآمد بسیار کمی دارند، اما با خوشحالی و دوستانه زندگی می کنند و فرزندانی فوق العاده تربیت می کنند! از این قبیل نمونه ها زیاد است.

نمونه های متضادی نیز وجود دارد - به عنوان مثال، هنگامی که یک خانواده دارای درآمد پایدار بالا، رفاه کامل است، اما عشق واقعی، هماهنگی، درک متقابل و مراقبت وجود ندارد. به احتمال زیاد می توان چنین خانواده هایی را ناکارآمد خواند، نه خانواده هایی که در آنها پولی برای اسباب بازی های گران قیمت وجود ندارد.

البته هر کودکی باید هر آنچه را که نیاز دارد داشته باشد. اما چرا این موضوع را به گونه ای متفاوت حل نکنید - آن را انگیزه ای برای رشد و توسعه شغلی قرار دهید و برعکس، کودک را از خود سلب نکنید؟ به هر حال، هر زنی آرزوی باردار شدن و مادر شدن را دارد، این هدف واقعی یک زن است.

شوهری که از این امر جلوگیری می کند، مرتکب جنایت علیه طبیعت می شود. بنابراین، ارزش آن را دارد که بر روی افزایش یا توزیع مجدد بودجه خانواده به منظور تامین هزینه کار کنید.

او از دوست داشتن من دست می کشد!

این ممکن است باورنکردنی به نظر برسد، اما بسیاری از مردان دقیقاً به دلیل ترس از کنار گذاشته شدن، اجازه نمی دهند زن باردار شود. چرا این اتفاق می افتد؟

زیرا روانشناسی انسان از سنین پایین شکل می گیرد. این اغلب برای کسانی اتفاق می افتد که در کودکی خواهر و برادر کوچکتر داشتند. اگر به عنوان یک پسر، کمبود محبت مادر را تجربه کرد، در زندگی بزرگسالی خود را به این شکل نشان می دهد.

فرض کنید در کودکی یک برادر یا خواهر داشت. البته مادر تمام توجه خود را به نوزاد معطوف کرد.

نه به این دلیل که دیگر عاشق پسر بزرگش نشد. اما صرفاً به این دلیل که کودک به حداکثر مراقبت نیاز دارد.

و پسر احساس محرومیت و آزرده خاطر کرد. بالاخره عادت کرده بود که مادرش تمام حواسش به او باشد!

این آسیب روانی مخفی به مرور زمان فراموش می شود، اما این تجربه در اعماق ناخودآگاه رسوب می کند و به گونه ای خود را نشان می دهد که یک مرد بالغ نمی خواهد همسرش بچه ای به دنیا بیاورد.

خود مرد حتی متوجه این موضوع نمی شود و اگر از او بپرسید، حتی نمی تواند به وضوح پاسخ دهد که چرا نمی خواهد به خانواده بپیوندد. و دلیل آن بسیار دور است - در دوران کودکی.

از این گذشته ، مشخص است که یک مرد تا حد زیادی تصویر مادر خود را به شریک زندگی خود نشان می دهد. پس معلوم می شود که شوهر اجازه نمی دهد همسرش باردار شود، زیرا می خواهد تمام محبت و مراقبت او فقط برای او باشد. و او قصد ندارد این گنجینه ها را با کسی تقسیم کند.

در این مورد چه باید کرد؟

زن ناراضی با چنین صاحبی چه کند؟ ابتدا با او صحبت کنید. یک زن باید عشق خود را به او ثابت کند، به او اطمینان دهد که او یگانه است، و از آنجایی که او او را انتخاب کرد، بی دلیل نبود.

ثانیاً، در یک گفتگوی محبت آمیز، دوستانه، بدون سرزنش یا فشار، باید تجربیات خود را به دوست خود بگویید. اینکه هر زنی برای مادر شدن به دنیا می آید وگرنه به اندازه کافی خود را نمی شناسد.

و همچنین در مورد اهمیت باردار شدن و زایمان قبل از سی سالگی. از این گذشته، همانطور که می دانید، انجام این کار نه تنها بسیار دشوارتر خواهد بود، بلکه می تواند مخاطره آمیز نیز باشد.

او آماده نیست!

این اتفاق می افتد، چرا که نه؟ یک مرد باید برای پدر شدن بالغ شود. خانواده هایی وجود دارند که در آنها مامان و بابا 25 ساله هستند و در حال بزرگ کردن یک نوزاد جذاب هستند - خوشحال و راضی از زندگی.

اما این نادر است و هر "مرد" برای آماده شدن برای پدر شدن به زمان نیاز دارد! اگر زن و شوهری تنها شش ماه است که با هم هستند و زن از این واقعیت ناراحت است که او بچه نمی‌خواهد، پس چرا تعجب کنید؟

مردان موجودات جدی هستند، آنها مستعد تصمیم گیری های عجولانه نیستند. به او زمان بدهید، به او فشار نیاورید.

بین ایده باردار شدن و اجرای این ایده باید زمان زیادی بگذرد. پس بهتر است خانم صبور باشد و شوهرش را ناله نکند.

  • این موضوع را مسالمت آمیز و آرام بحث کنید.
  • فیلم ها و نمایش های خانوادگی را تماشا کنید.
  • موضوع را مطالعه کنید - بگذارید مرد از آن الهام بگیرد.
  • نمونه های مثبت را به او نشان دهید - پدران مردی که می خواهید از آنها تقلید کنید.
  • اما نکته اصلی این است که وقت خود را صرف کنید.

اگر او 20 سال دارد، حتی نمی توانید به باردار شدن فکر کنید. چرا؟ زیرا احتمال زیادی وجود دارد که تا یکی دو سال دیگر شما یک مادر مجرد شوید.

آیا این واقعا بین شما برای همیشه است؟

اغلب اوقات، یک مرد و یک زن بدون ازدواج رسمی با هم زندگی می کنند. ازدواج های مدنی بسیار محبوب هستند، زیرا آنها بسیار راحت هستند.

و هیچ مسئولیتی وجود ندارد، زیرا هیچ مهری در پاسپورت وجود ندارد! با این حال، این پدیده شیک اغلب تنها دلیلی بر عدم تمایل مرد به حضور در یک خانواده با یک زن است.

چند سال پیش، جامعه شناسان مطالعه بزرگی در مورد ازدواج های مدنی انجام دادند. با مردان و زنانی مصاحبه شد که در چنین روابطی بودند - آنها با هم زندگی می کردند، اما به طور رسمی ازدواج نکرده بودند.

از آنها یک سوال پرسیده شد - آیا آنها مجرد هستند یا در یک رابطه خانوادگی هستند؟ پاسخ ها برای خود صحبت می کنند. اکثر زنان (تقریباً 90٪) پاسخ دادند که متاهل هستند.

تقریباً همین درصد از مردان گفته اند که مجرد هستند و نگاه می کنند. آیا ارزش بحث بیشتر دارد که چرا مردان عزیز عجله ای برای پدر شدن ندارند؟

اگر او نمی خواهد رسماً با خانم خود ازدواج کند ، این ممکن است نشان دهنده یک چیز باشد - او اصلاً مطمئن نیست که آماده است و می خواهد زندگی خود را با او بگذراند.

بقیه چیز بیهوده است - می توانید ساعت ها به این فکر کنید که زندگی با هم بدون نقاشی چقدر مدرن، صحیح و منطقی است و به طور کلی آیا این مراسم احمقانه و قدیمی در اداره ثبت احوال مهم است؟ اما هنوز...

وقتی زن و مردی در ازدواج واقعی نیستند، خانواده نیست. و حتی اگر این زوج صاحب فرزند شوند، مرد به احتمال زیاد هم کودک نوپا و هم مادر جوان را ترک می کند و زن با نوزاد تنها می ماند.

این را اعداد هیولایی نشان می دهد - تقریباً صد درصد از زوج هایی که بدون ازدواج صاحب فرزند شدند در سال اول زندگی کودک از هم جدا شدند.

خانم مجردی که می خواهد مادر شود چه باید بکند؟ جدی فکر کنید، با کنار گذاشتن احساسات و عواطف، آیا این فرد مناسبی است که الان کنار من است؟

از آنجایی که او خانواده واقعی نمی خواهد، آیا شما آینده ای خواهید داشت؟ باردار شدن و زایمان یک چیز است. اما تربیت فرزند در خانواده ای صمیمی و هماهنگ، محصور در محبت و مراقبت، متفاوت است و چندان آسان نیست.

اشتباهات وحشتناک زنان

افسوس که بسیاری از دختران برای رسیدن به اهداف مختلف به فریب متوسل می شوند. مثلاً برای باردار شدن و به دنیا آوردن بچه تلاش می کنند تا مردی را به خود ببندند یا ازدواج کنند.

این یک جنایت واقعی است، زیرا یک کودک باید آرزو و انتظار طولانی مدت باشد. این باید توسط هر دو والدین خواسته و برنامه ریزی شود - خیلی قبل از تولد!

نوزادی که بدون تمایل متقابل به دنیا بیاید هرگز خوشبخت نخواهد بود و این زوج با هم نخواهند بود. این کار تحت هیچ شرایطی نباید انجام شود، این خود نقض طبیعت است و عواقب آن می تواند وحشتناک باشد.

صبر و عشق تنها روش است

بسیاری از زنان با استفاده از تکنیک های اشتباهی که محکوم به شکست هستند سعی می کنند به هدف خود برسند. یک چیز را به خاطر بسپار: یک زن هرگز با استفاده از زور به چیزی از یک مرد نمی رسد.

مرد به دستورات همسرش گوش نمی دهد، حتی اگر درست باشد، و هرگز اطاعت نمی کند، حتی اگر حق با او باشد. چون این کاملا با خود طبیعت مغایرت دارد!

بنابراین، یک خانم باید نرم، انعطاف پذیر و بسیار عاقل باشد. یک شوهر واقعی و دوست داشتنی همیشه می خواهد که معشوقش خوشحال باشد.

اگر از بچه دار نشدن ناراحت و غمگین باشید، متوجه می شود! و شروع به پرسیدن می کند که چرا غمگینی؟ و جواب باید به سمت خودت باشه نه او!

و به جای گفتن "من غمگینم چون تو بچه نمی خواهی"، یک زن باید جواب دهد "من غمگینم چون زن واقعی نیستم، بچه ندارم..." تاثیر درستی دارد و به مرور زمان شوهر تصمیم درستی خواهد گرفت.

فقط نکته اصلی: تحت فشار قرار ندهید، سعی نکنید سرزنش کنید، تهدید نکنید، چیزی را ثابت کنید، باج ندهید یا دستکاری کنید. این رویکرد هرگز به درستی کار نخواهد کرد و شما خوشحال نخواهید شد.

اگر همسرتان نمی خواهد بچه دار شود چه باید کرد؟

  1. اول از همه، سعی کنید بفهمید که چرا این اتفاق می افتد. و بسته به دلایل اقدام درست را شروع کنید.
  2. عادت فشار آوردن، سرزنش کردن، باج گیری و توهین را از خود دور کنید.
  3. خود را به عنوان یک همسر و مادر ایده آل نشان دهید، چنین فضایی را در اطراف شوهر خود ایجاد کنید تا محبوب شما واقعاً احساس آرامش و خوبی داشته باشد - و او خودش می خواهد پدر شود.
  4. صبر و آرامش خود را نشان دهید - بالاخره همه چیز زمان خود را دارد و تصمیمات عجولانه در اینجا لازم نیست.

با نشان دادن خرد زنانه، توجه به شوهر و احساسات او، نه تنها می توانید درک کنید که چرا او این گونه رفتار می کند، بلکه آن را به طرز جادویی تغییر دهید. همه در دستان شماست! نویسنده: واسیلینا سرووا

همه زوج ها قبل از ازدواج موضوع بچه را مطرح نمی کنند. شما مدتها پیش عروسی داشته اید، "برای خود" زندگی کرده اید، و به نظر می رسد که وقت آن رسیده است که به یک کودک فکر کنید. و بعد معلوم می شود که شوهر بچه نمی خواهد. اگر شما هم به سی نزدیکتر هستید و ساعت بیولوژیکی شما سریعتر و سریعتر تیک می زند، وقت آن است که وحشت کنید. اما نیازی به وحشت نیست. به هر حال، این مشکل را حل نمی کند. برخی از زنان به حیله گری متوسل می شوند، بدون رضایت شوهر باردار می شوند و عمل انجام شده را به او تحمیل می کنند. اما این بعید است که قبلاً توسط اختلافات طولانی و خسته کننده بر سر کودکان تحت الشعاع قرار گرفته بود. اگر مردی بچه نمی خواهد، باید دلیلی داشته باشد. وظیفه شما این است که دریابید و سعی کنید شک و تردیدهای همسرتان را برطرف کنید. بعید است که اکراه او از ناکجاآباد ناشی شده باشد.

برخی از زنان که با مشکل مشابهی مواجه می شوند، شروع به این سوال می کنند که آیا اصلاً مردان بچه می خواهند؟ در بیشتر موارد، بله. مردانی که اصلا آنها را نمی خواهند بسیار نادر هستند. به سادگی - "الان نه." بیایید سعی کنیم با هم بفهمیم که چرا اکنون نه، و در مورد آن چه باید کرد.

چرا مردها بچه نمی خواهند

دلایل بسیار زیادی وجود دارد که چرا نیمه قوی‌تر بشریت برای بچه دار شدن عجله ندارند. در زیر رایج ترین آنها آورده شده است.

دلیل اول مالی است. آمدن یک عضو جدید خانواده با هزینه هایی همراه است و این امری اجتناب ناپذیر است. و مادر جدید نیز در مرخصی زایمان خواهد بود. شاید مرد نگران است که نتواند همه چیز خانواده اش را تامین کند. یا فکر می کند که باید منتظر وضعیت مالی بهتر، فرصت خرید آپارتمان بزرگتر و غیره باشد. اما معلوم نیست چقدر باید منتظر بمانید. به احتمال زیاد همسر در هزینه های فرضی خود اغراق می کند. از این گذشته ، کودک اصلاً اهمیتی ندارد که والدینش چقدر پول برای او خرج می کنند. نکته اصلی این است که آنها او را دوست دارند و از او مراقبت می کنند، به این معنی که یک زوج با تقریباً هر درآمدی می توانند پدر و مادر شوند (ما افراط را در نظر نمی گیریم، زمانی که وضعیت آنقدر اسفناک است که همسران نمی توانند مایحتاج اولیه را برای خود فراهم کنند). . فرض کنید شما یک آپارتمان دارید، شوهرتان می تواند تا زمانی که شما در مرخصی زایمان هستید هزینه آن را بپردازد و همچنین برای شما و کودک غذا تهیه کند. باید شوهرتان را متقاعد کنید که نیازی نیست مبالغ گزافی برای جهیزیه نوزادتان خرج کنید. در پایان، می توانید یک تخت و کالسکه دست دوم بخرید، لباس های بچه گانه اغلب توسط دوستان و آشنایان به والدین جوان داده می شود که فرزندانشان قبلاً از آنها بزرگ شده اند، اما اسباب بازی ها و پوشک ها گران ترین چیزهای دنیا نیستند.

دلیل دوم: مرد معتقد است که شما برای تبدیل شدن به یک مادر مسئول آماده نیستید. شاید شما بیش از حد کودکانه و دمدمی مزاجانه رفتار می کنید و او می ترسد که صاحب دو فرزند شود - یک نوزاد و شما؟ به شوهرتان نشان دهید که "بزرگ شده اید". در همه شرایط سعی کنید جدی و عاقلانه رفتار کنید. در صورت بروز اختلاف، آنها را نه با رسوایی، بلکه با یافتن یک مصالحه حل کنید.

دلیل سوم: همسرتان می ترسد که بعد از تولد فرزندتان دیگر به ظاهرتان اهمیتی ندهد. مهم نیست در مورد دنیای درون چه می گویند، مرد هنوز با چشمان خود عشق می ورزد! و غیر معمول نیست که یک زن تمام وقت خود را به فرزندش اختصاص دهد.به او بگویید که شما خودتان را همان طور که هستید دوست دارید و اجازه نمی دهید جذابیت شما کمرنگ شود، به مراقبت از خود ادامه خواهید داد. شاید نه به شدت قبل، اما خودتان را رها نکنید، به فردی کسل با لباسی شسته، با موهای چرب، پاهای مودار و ناخن های شکسته تبدیل نشوید. بله، شما مجبور خواهید بود برای کنار آمدن با همه چیز حتی تلاش مضاعف، بلکه سه گانه انجام دهید و زمان داشته باشید تا از ظاهر خود بدون آسیب رساندن به کودک مراقبت کنید، اما چه کسی گفت که این کار آسان خواهد بود؟ آیا شما برای این آماده هستید!

دلیل چهارم: شوهر می ترسد با تولد فرزند درآمدش افزایش یابد و به طور باورنکردنی خسته شود (بالاخره برای تأمین مخارج خانواده خود نیز باید کار کند). اولاً، زمان هایی که والدین جوان خسته شده بودند، کوه های پوشک شستن مدت هاست گذشته است. اکنون تعداد زیادی اختراع وجود دارد که زندگی مادران و پدران جدید را آسان‌تر می‌کند. دوم، قبل از اینکه قصد بچه دار شدن داشته باشید، درباره مسئولیت های والدین صحبت کنید. برای وضوح، حتی می توانید یک لیست تهیه کنید. در مورد اینکه پدر باید در چه رویه‌هایی شرکت کند و شما می‌توانید به تنهایی از پس آن‌ها برآیید صحبت کنید. وقتی مردی به طور خاص «جلو کار» را نمایندگی می‌کند، نقش پدر دیگر برای او خسته‌کننده و دردسرساز نخواهد بود.

دلیل پنجم: همسرتان از کم توجهی شما می ترسد. در واقع، برخی از مادران جوان به طور کامل در فرزند خود حل می شوند و فراموش می کنند که شوهرشان نیز به آنها نیاز دارد. سعی کنید با احاطه کردن شوهرتان به او، حتی قبل از مرحله برنامه ریزی برای نوزاد، خلاف آن را متقاعد کنید.

دلیل ششم: شوهر فکر می کند که با تولد فرزند آزادی او به میزان قابل توجهی محدود می شود. این موضوع قطعا باید مورد بحث قرار گیرد. بله، پس از تولد نوزاد، زندگی شما تغییر خواهد کرد. اما، اولا، شما همیشه در زمان آزاد محدود نخواهید بود. کودک بزرگ خواهد شد و همه چیز تغییر خواهد کرد. وقتی کودک دو ساله شد، می توانید او را در پیک نیک و در تعطیلات همراه خود ببرید. علاوه بر این، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به کمک می آیند و شما و همسرتان می توانید برای خود زمانی پیدا کنید. ثانیاً، شما قرار نیست شوهر خود را در خانه دیوار کنید - اگرچه نه به اندازه قبل، اما او هنوز هم می تواند وقت خود را به دوستان و سرگرمی های خود اختصاص دهد.

دلیل هفتم: مرد از بچه می ترسد. اما این مشکل باید با یک روانشناس حل شود! یک متخصص خوب به همسر شما کمک می کند تا با این موضوع کنار بیاید. تنها چیزی که باقی می ماند این است که شوهرم را متقاعد کنم که به قرار ملاقات برود ...

دلیل هشتم: شما قهرمان رمان او نیستید. شاید این شخص آینده ای با شما نمی بیند. متأسفانه، بعید است که در این شرایط بتوانید چیزی را اصلاح کنید. به احتمال زیاد باید جدا شوید و به سمت تغییرات و مردی بروید که از شما بچه بخواهد.

شوهرم بچه دوم نمیخواد

اگر در حال حاضر یک بچه دارید و فرزند دوم را می خواهید، اما همسرتان نمی خواهد، چه باید بکنید؟ همان: علت را پیدا کنید. شاید فرزند اول برنامه ریزی نشده بود و مرد هنوز برای دومی آماده نیست. یا شاید، دوباره، موضوع پول باشد - همسر شما می ترسد که شما به سادگی نتوانید از عهده فرزند دیگری برآیید. در این مورد، لازم است تمام هزینه های ممکن مربوط به اضافه شدن یک عضو دیگر خانواده به تفصیل شرح داده شود. در بیشتر موارد، معلوم می شود که ترس ها اغراق آمیز بوده اند. علاوه بر این، فراموش نکنید که شما از قبل چیزهای ضروری زیادی دارید - آنها را برای فرزند اول خود خریداری کرده اید.

یا شاید وقتی اولین فرزندتان به دنیا آمد، شوهرتان ناراحتی قابل توجهی را احساس کرد: مراقبت از خود را متوقف کردید و او را با ظاهر خود راضی نکردید، به همسرتان توجه چندانی نکردید، از اولین بارداری خود عوارض داشتید و او می ترسید. برای شما... هر شک و تردیدی که یک مرد وجود دارد، ما باید آن را پیدا کنیم و سعی کنیم آن را برطرف کنیم. نکته اصلی سکوت نیست، بلکه بحث و تلاش برای یافتن راه حلی است که مناسب هر دو باشد.

تمایل به داشتن فرزند دوم باید آگاهانه باشد. برخی از خانم ها وقتی اوضاع خانواده متشنج است، روابط به هیچ وجه خوب پیش نمی رود، امیدوارند با به دنیا آوردن یک نوزاد دیگر ازدواج را نجات دهند. اما شما نباید این کار را انجام دهید: تولد کودک با مشکلات و مشکلات خاصی همراه است و شاید آنها فقط وضعیت را تشدید کنند.

در طول سال‌ها، حتی متقاعدترین حرفه‌ای هم ممکن است این ایده را داشته باشد که می‌خواهد نوعی نشان از خود به جای بگذارد، کسی را دوست داشته باشد و از کسی مراقبت کند. در یک کلام - درک اینکه زمان بچه دار شدن است. با این حال، یک پدر بالقوه ممکن است به سادگی برای چنین چرخشی از وقایع آماده نباشد. چگونه در چنین شرایطی عاقلانه عمل کنیم؟ اگر شوهرتان بچه نمی‌خواهد چه کار کنید؟

ترس از مسئولیت

در میان دلایلی که شوهر بچه نمی خواهد، این محتمل ترین است. تقریباً به همه نوجوانان در اوج علاقه به جنس مخالف نسبت به اقدامات عجولانه هشدار داده می شود، زیرا کودک مسئولیت بسیار بزرگی است. داستان هایی از اقوام و دوستان مانند: "ببین، زینکا از ورودی سوم زایمان کرد، شوهرش نمی تواند خانواده اش را تغذیه کند. شما باید از والدین خود بپرسید، و آنها نیز جوان نیستند ...» فقط یک مرد ممکن است مخالفی با ایده بزرگ کردن فرزند نداشته باشد، اما می ترسد که او به سادگی برای چنین مسئولیتی آماده نیست.

چه باید کرد

در چنین شرایطی توصیه می شود سگ یا حیوان دیگری تهیه کنید. مرد یاد می گیرد که از کسی که ضعیف تر است مراقبت کند و بازگشت را خواهد دید. می توانید از کودکی خود به او بگویید، در مورد اینکه پدرتان در یک زمان چگونه از شما مراقبت می کرد. می توانید به آشنایان یا دوستانی که قبلا بچه دار شده اند مراجعه کنید. مرد با دیدن دوستش در نقش یک پدر راضی می تواند متوجه شود که همه چیز آنقدرها هم ترسناک نیست.

عدم اطمینان در مورد احساسات نسبت به همسرتان

در اینجا همه چیز تا حدودی پیچیده تر است و به موقعیت بستگی دارد. درک این نکته بسیار مهم است: شوهر بچه نمی خواهد زیرا قبلاً از احساسات خود نسبت به شما مطمئن نیست یا هنوز مطمئن نیست.

چه باید کرد

در مورد اول، شما به احتمال زیاد لحظه مناسب را از دست داده اید و معشوق شما مدت زیادی است که به سمت چپ نگاه می کند. اگر اخیراً ازدواج کرده اید، نباید در کارها عجله کنید - احتمالاً مرد واقعاً می خواهد مطمئن شود که شما فردی قابل اعتماد هستید که شایسته بزرگ کردن فرزندانش هستید. اما نباید شوهرت را با کمک بچه نگه داری. اول، بهتر است درگیری های درون خانواده را حل کنید یا به طور کلی از هم جدا شوید و به دنبال یک رابطه جدید باشید - کودک باید در یک خانواده قوی و دوست داشتنی بزرگ شود.

نیازی به عجله نیست

این خیلی مهم نیست که همسر شما چند سال دارد: برخی از افراد از لحاظ روانی در 20 سالگی برای عضوی جدید در خانواده آماده هستند، و برای برخی حتی در 40 سالگی به نظر می رسد هنوز خیلی زود است... ماهیت مشکل این است که یک مرد اغلب اوقات ازدواج را نه به عنوان گامی در بزرگسالی، به مرحله ای کاملاً جدید، بلکه به عنوان یک ماجراجویی هیجان انگیز دیگر درک می کند.

چه باید کرد

احترام خود را به شوهرتان نشان دهید و دفعه بعد که تصمیم گرفت این دوره را تمدید کند («بیا، شاید یکی دو سال دیگر؟»)، با او موافقت کنید، اما فوراً به او بگویید که قصد ندارید بیشتر از این صبر کنید. . با باور او نشان می دهید که حرف همسرتان برای شما قانون است. وقتی شوهر دقیقاً به همین دلیل بچه نمی خواهد، مهم است که او را وادار کنیم که این مرحله اجتناب ناپذیر باشد. اما تحت هیچ شرایطی نباید او را با اشاره هایی در مورد سنش و اینکه زمان آن است که آرام شود او را افسرده کنید - این او را حتی بیشتر از خود دور می کند.

ابتدا باید روی پاهای خود بایستید

همچنین ممکن است که شوهر بچه نمی خواهد، با این باور که این مملو از هزینه های مالی هنگفتی است که او قادر به تحمل آن نیست.

چه باید کرد

ابتدا به این فکر کنید که آیا بیش از حد از او می خواهید یا خیر. شاید، با درخواست های شما در مقیاس کیهانی برای هر چیز دیگری، اصلاً پولی برای او باقی نمانده است. روشن کنید که اول از همه، کودک به محبت و مراقبت والدینش نیاز دارد، نه واکرهای گوچی یا پلاتینیوم.

ازدواج مصلحتی

اگر در هنگام ازدواج، شخصی نه با احساسات روشن، بلکه توسط حساب بانکی والدین عروس یا خودش هدایت شود، به احتمال زیاد نسبت به ایده بچه دار شدن واکنش بی تفاوتی نشان می دهد ("اگر می خواهید، ادامه دهید. ، اگر نمی خواهید، نرو»).

چه باید کرد

اگر مطمئن هستید که از این فرد فرزند می خواهید، او هیچ مانعی برای شما ایجاد نمی کند. با این حال، برای این واقعیت آماده باشید که تمام نگرانی ها و مسئولیت ها به طور کامل بر دوش شکننده شما خواهد افتاد.

مشکلات سلامتی

فقط این دلیل که شوهر بچه نمی خواهد را می توان جدی نامید.

چه باید کرد

به او بگویید که شما واقعاً یک بچه می خواهید، اما فقط از او و نه چیز دیگری. برای گفتگوی صریح با مرد تماس بگیرید، اجازه دهید در مورد مشکلاتش صحبت کند. چند مثال (شاید کمی آراسته) برای ما بگویید که دوستان و بستگان شما با موفقیت از ناباروری درمان شدند. به یاد داشته باشید که در بیش از 90٪ موارد، کار یک متخصص توانمند نتیجه مطلوب را به همراه خواهد داشت، نکته اصلی این است که یک دکتر خوب پیدا کنید!

شوهر نمی خواهد بچه دار شود - یک مشکل نسبتاً رایج و جدی برای هر زن. نمایندگان جنس منصفانه، به طور طبیعی، دیر یا زود آرزوی مادری آینده را دارند. طبق آمار، تنها 6 تا 7 درصد از زنان فاقد این غریزه هستند. و ترس از پدر شدن در آینده در بیش از 50 درصد مردان ظاهر می شود.

چرا شوهر من بچه نمی خواهد - بیایید دلایل را درک کنیم

اگر زوجین هنوز صاحب فرزند نشده اند

و شوهرم هیچ تمایلی برای به دست آوردن آنها ندارد. در این مورد، همسر جوان، بدون اینکه منتظر خواستگاری باشد، خودش شروع به صحبت در مورد بچه ها می کند. و در پاسخ چیزی شبیه این دریافت می کند: "عزیزم، بیا عجله نکنیم." دلیل چیست، بیایید سعی کنیم آن را بفهمیم؟

دلایل ممکن است متفاوت باشد، اما در بسیاری از موارد زنان باید با موارد اصلی دست و پنجه نرم کنند:


اگر زن حامله باشد و شوهر بچه نمی خواهد

این وضعیت برای دوست من اتفاق افتاد. او قبلا باردار بود و شوهرش همچنان ادعا می کرد که بچه نمی خواهد.

در این صورت باید به همسرتان زمان بدهید تا حداقل تلاش کند شرایط را به درستی ارزیابی کند. سعی کنید با هم بفهمید که چرا او بچه نمی خواهد . اگر مکالمه محرمانه ای نداشتید و به درک متقابل کامل نرسیدید، باید او را متقاعد کنید که به یک روانشناس خانواده مراجعه کند. مشکل بسیار جدی است، امیدوارم یک روانشناس در این شرایط کمک کند.

اگر زن واقعاً بچه دوم می خواهد، اما شوهر نمی خواهد

این دقیقاً همان چیزی است که برای من اتفاق افتاد، من آن را می خواستم، اما شوهرم آن را نمی خواست و بهانه های زیادی در این مورد پیدا کرد.

درک دلایل عدم تمایل به داشتن فرزند دوم بسیار مهم است.

اگر فرزند اول هنوز به یک سالگی نرسیده باشد و دیگری در راه باشد، می توان همسر را درک کرد. یا پول کافی ندارد، وام دارد، و می ترسد چگونه فرزند دیگری داشته باشد.

البته این کار را خواهد کرد اگر ظاهر نوزاد دوم آگاهانه و برنامه ریزی شده باشد عالی است . مواقعی در خانواده شرایط متشنجی وجود دارد، مشکلات ازدواج، روابط خوب پیش نمی رود و زنی تصمیم می گیرد فرزندی به دنیا بیاورد. اجازه ندهید این اتفاق بیفتد، تصمیمات عجولانه نگیرید. تولد کودک در این مورد تنها می تواند وضعیت را بدتر کند، زیرا مشکلات و مشکلات اضافی ایجاد می شود.

آنچه باید انجام دهید تا شوهرتان بخواهد بچه دار شود - مشاوره روانشناس

چگونه در چنین شرایطی درست رفتار کنیم

اولین و مهمترین توصیه این است که هیچ رسوایی و سرزنش از طرف شما وجود نداشته باشد، مهم نیست که چقدر دوست دارید آنها را ایجاد کنید. تمام تلاش خود را برای کشف و تعیین علت هدایت کنید. چرا او اینقدر قاطع است و نمی خواهد پدر شود؟ شما جواب را پیدا کرده اید، سپس به مراحل بعدی خود فکر کنید.

توصیه روانشناس:

  • در مورد انتخاب شده مطمئن نیستم

بله، این اتفاق می افتد که شوهر شما از قابل اعتماد بودن رابطه شما مطمئن نیست. او اغلب فکر می کند که طلاق بین شما امکان پذیر است. ترک همسر یا همسر با فرزند قطعا دو مورد متفاوت است. هم از نظر روانی و هم مالی (نفقه).

اگر متوجه این دلیل خاص شدید، باید رابطه خود را با هم تجزیه و تحلیل کنید . سعی کنید او را متقاعد کنید که ترس های او بی اساس هستند، احساسات شما قوی هستند. اگر استدلال های شما نتیجه نداد، به این سوال پاسخ دهید: آیا لازم است مردی به دنیا بیاورید که به شما اعتماد ندارد؟

  • بودجه ناکافی

شاید همسرتان در موقعیت های دیگر زندگی بیش از حد مسئول باشد. در واقع تولد یک انسان یک تصمیم مهم و مسئولانه است. ناامنی شوهر هم می تواند روانی و هم مالی باشد.

به این فکر کنید که آیا خانواده شما برای یک عضو جدید خانواده آماده هستند و وضعیت مالی شما چگونه است. با او آرام و صریح صحبت کنید. شاید او نگران است که بچه دار شدن منجر به کاهش شدید استاندارد زندگی شما شود؟

سپس باید درآمد مشترک خود را محاسبه کنید، پس‌اندازهایی را که ممکن است به آن نیاز داشته باشید را به خاطر بسپارید. آیا منابعی برای درآمد اضافی وجود دارد؟ در طول یک مکالمه محرمانه، به او اطمینان دهید که می توانید کمی از پس آن بر بیایید و خانواده خود را اقتصادی و عاقلانه اداره خواهید کرد. در صورت لزوم، اقوام و دوستان کمک خواهند کرد. کاملاً ممکن است که از این طریق به او اطمینان داده و تمام شک و تردیدهای او را از بین ببرید.

  • تمایل به حفظ آزادی "زندگی برای خود"

یقیناً تحت این میل، موقعیتی پنهانی وجود دارد که هنوز غریزه والدینی او بیدار نشده است. در واقع، برخی از مردان به زمان نیاز دارند تا احساس کنند پدر آینده هستند.

برای سرعت بخشیدن به این لحظه باید به ترفندهایی متوسل شوید. با او به دیدار خانواده هایی بروید که به تازگی صاحب فرزند شده اند. از نظر معتبر والدین شوهرتان استفاده کنید، که می توانند با درایت تمایل به داشتن نوه در خانه خود را بیان کنند. یک رویکرد معقول از طرف همسرش می تواند او را تشویق به تصمیم گیری کند.

اشتباهاتی که نباید مرتکب شوید

اجازه فریب ندهید، مخصوصاً زمانی که مسئله تولید مثل در حال تصمیم گیری است . مشکلات مهم و مسئولانه را با هم حل کنید. کامل بودن و هماهنگی را برای خانواده و همچنین احساسات جدیدی در روابط به ارمغان می آورد.

یک بحث مهم تولد به موقع است . شما نباید تصمیم برای آوردن نوزاد به خانواده را به خاطر دستیابی به رفاه به تعویق بیندازید: موفقیت مالی یا حرفه ای در کار.

در مورد من، وقتی شوهرم نمی خواست بچه دوم به دنیا بیاید، یک خانواده بزرگ صمیمی و صمیمی به عنوان الگوی خوبی برای ما بود . سه سال بعد از تولد اولین فرزندمان، ما از تولد دومین نوزاد خود خوشحال شدیم.