خانه · خانواده · کارت های دخترانه Witcher 1 چگونه می توان دریافت کرد. همه کارت های وابسته به عشق شهوانی با دختران برهنه. دختران از پیش درآمد در ویچر

کارت های دخترانه Witcher 1 چگونه می توان دریافت کرد. همه کارت های وابسته به عشق شهوانی با دختران برهنه. دختران از پیش درآمد در ویچر

معرفی

The Witcher دارای مجموعه بزرگی از دختران برای اغوا کردن است. برای هر قرار ملاقات موفق، یک کارت وابسته به عشق شهوانی صادر می شود که دختری برهنه را نشان می دهد که گرالت با او یک رابطه صمیمی معمولی داشت. به لطف عقیم سازی که در نتیجه جهش رخ داده است، جادوگران می توانند بدون هیچ عواقبی چندین شریک داشته باشند که قهرمان با میل خود از آنها استفاده می کند. در کل 24 کارت وابسته به عشق شهوانی وجود دارد.تعداد دختران آماده برای عاشقانه های زودگذر 22 نفر است که برخی از آنها دو بار به رختخواب می روند. شما نمی توانید همه را به یکباره اغوا کنید، زیرا در طول داستان باید بین شرکای بالقوه یک انتخاب دشوار انجام دهید - به عنوان مثال، تریس مریگلد و شانی. کارت هایی با دختران برهنه به صفحات شخصیت در دفتر خاطرات اضافه می شوند و پس از کلیک بر روی نماد قلب برای مشاهده در دسترس هستند.

دختران از پیش درآمد در The Witcher:

Triss Merigold - پس از استفاده از اکسیر درست قبل از ترک Kaer Morhen.

دختران از فصل اول (Vizima Outskirts) در The Witcher:

زن دهقان - گلهای لاله بدهید، که می توان آن را از جسدی که در نزدیکی محل جنوبی پاور قرار دارد گرفته شود، یا از یکی از ساکنان شهر از اولین خانه در کنار پل منتهی به پل، با گل (بابونه یا گل رز سفید) مبادله کرد. دروازه ماریبور گل های رز سفید در کمد در طبقه دوم قرار دارند و گل های مروارید توسط دکلان لوواردن و گیاه شناس ویزیما فروخته می شود که هر دو در اطراف یا داخل میخانه روستا آویزان هستند. می توانید در اولین روستای بزرگ نزدیک جاده جنوبی، در میانه راه از مسافرخانه تا خانه بزرگوار، با یک زن دهقان آشنا شوید. اگر فوراً ظاهر نشد، وارد هر خانه ای شوید و از آن خارج شوید. معمولاً چندین زن دهقان وجود دارد، فقط یکی با گفتگو موافقت می کند.

ریتا شاپوچکا - در اولین جلسه در یک میخانه روستایی بی ادب نباشید، کار "نه یک پرنده زودرس" را انجام دهید و تا ساعت 19:00 روز بعد با شراب به آسیاب بیایید. پشت در منتظر خواهد بود

ابیگیل - اگر پاسخ های مناسب را در گفتگو انتخاب کنید، در پایان فصل اول، قبل از حمله کشیش، با نزدیکی درست در غار موافقت خواهد کرد.

دختران از فصل دوم (محله معبد) در ویچر:

دختر شایعه پراکنی - الماسی را که از زولتان خیوی در مشروب یا دستکش به دست آورده است، به دست یک دستفروش در بازار، در گنجه خانه شانی یا در سبد لباسشویی در بیمارستان سنت سوان فروخته است. گفت و گو در مورد ظاهر یک ویچر در شهر باید ادامه یابد تا عباراتی در مورد هدایا ظاهر شود. شما می توانید یک دختر شایعه پراکنی را در نزدیکی بیمارستان سنت سوان پیدا کنید که در شهر قدم می زند.

کورتیزان، فاحشه، پورتووایا a، a - آنها برای پول مناسب، جواهرات یا انواع ریزه کاری ها و همچنین برای یک دسته گل با رابطه جنسی موافقت می کنند، اما برای این کار باید کارمن را از Hot Thighs انجام دهید و امتناع کنید. برای پرداخت، حل مشکلات با راهزنان.

نیمه جن - در یک خانه خالی از سکنه رها شوید و در خانه او، روبروی بانک ویوالدی، جایزه دریافت کنید. وظیفه آزادی توسط یک اراذل در خانه روبروی انبار صادر می شود، جایی که در همان ابتدای فصل، رئیس نگهبان وینسنت میس فرستاد. برای اینکه موضوع را به رختخواب بکشیم، عبارات موجود در گفتگو با جن نیمه را انتخاب می کنیم: «شما Feainnwedd هستید. فرزند خورشید.»، «تو از…»، «راست می‌گویی…».

Dryad Morenn - یک پوست گرگ را به بیشه دروید در باتلاق ها بیاورید، پس از پرسیدن در مورد پسر گم شده از روستای آجرپزان، وظیفه جستجو توسط Vaska داده می شود. در دیالوگ، برای اینکه بفهمیم خشکی های کوچک از کجا می آیند، از عبارات زیر استفاده می کنیم: "همسری می تواند مفید باشد ..."، "سکس استرس را کاهش می دهد ...".

شانی - در پایان مهمانی که به افتخار افشاگری آذر یاوید برگزار شد، گل رز قرمز بدهید.

دختران از فصل سوم (محله بازرگان) در ویچر:

کورتیزان، دختر چشم آبی - با ارائه خدمات برای 500 اورن یا هر جواهری موافقت خواهد کرد. با استفاده از حلقه ای با مهر خانه شب از ارکین فون بلانت که در پذیرایی در نیو ناراکورت ملاقات شده است، می توان تخفیف در خدمات دریافت کرد. دختر چشم آبی در "خانه ملکه شب" در دروازه محله معبد است.

اریستوکرات - یک پنجه کیکیمورا بدهید. کیکیموراها در جنگل در باتلاق ها زندگی می کنند یا شب ها در مقابل ورودی "ناراکورت جدید" ظاهر می شوند، برای استخراج پنجه، باید کتاب "دنیای شگفت انگیز حشره ها" را بخوانید. اشراف را می توان در طول روز در مقابل خانه تریس در محله بازرگانان ملاقات کرد.

روزالیند پانکرا - برای عود قاصدک نزد دختر بیا و آخرین درس را آموزش بده.

پرنسس آدا - وقتی در نیو ناراکورت ملاقات کردید، یک غذای کاتوبلپا بپزید. برای انجام این کار، باید با ولراد روی یک لیوان ودکا صحبت کنید. سپس با تالر، با بیرون آوردن یادداشتی از صندوقچه اتاق کناری، به تاجر توجه نمی کنیم. بعد، برای کمک به Triss مراجعه می کنیم، به Adda برمی گردیم و از catoblepas عبور می کنیم. در دیالوگ ها عباراتی را با لحن عاشقانه انتخاب می کنیم و در مکالمه آخر در اتاق های شاهزاده خانم به دستور او گوش می دهیم.

رسمی - یک جواهر، به عنوان مثال، یک الماس بدهید. دختر در طبقه دوم شهرداری کار می کند. مکالمه باید با کلمات "من باید شما را تحت تاثیر قرار دهم ..." آغاز شود. این الماس توسط یک تاجر از غرفه های کنار دیوار شهر به فروش می رسد.

ملکه شب - با حمایت از خون آشام ها در تلاش "دختر چشم آبی" موافقت کنید، اگرچه می توانید بعداً وقتی کارت قبلاً دریافت شده است، انتخاب خود را تغییر دهید.

تریس مریگلد یا شانی - الوین را تحت مراقبت یکی از دختران قرار دهید، چندین مکالمه آموزشی با کودک انجام دهید (لحن بستگی به این دارد که آن را به چه کسی داده اند) و یک حلقه نقره با یاقوت یا کهربا ارائه دهید. یک رابطه قابل اعتماد با یکی از دخترها در هر صورت از بین خواهد رفت.

دختران از فصل چهارم (Darkwater) در The Witcher:

سلینا - یک حلقه بدهید. حلقه را می توان در ساحل دریاچه در صندوقچه ای که نایاد در آن زندگی می کند، یا در دخمه ای در انتهای مسیر با برنگار گرفت. سلینا در حومه شهر زندگی می کند.

زن دهقانی - با یکی از زنان دهقان روستا گفتگو کنید و دیالوگ را به هدیه بیاورید، می توانید با تعویض آن با اکسیر عسل سفید، عروسک قندی از نانوا تهیه کنید.

بانوی دریاچه - با او در مورد شوالیه ها و جام صحبت کنید، سپس به سمت گوشه نشین در مزارع بدوید و در مورد همان موضوع با او صحبت کنید. در نتیجه مشخص خواهد شد که بانو چقدر تنهاست. با یک قایق ماهیگیر به سمت او برگردید و با هم در آب های دریاچه بپاشید.

دختران از فصل پنجم (ویزیما پیر) در ویچر:

پرستاران از کلینیک قدیمی ویزیما و لبدا - در ابتدای فصل پنجم در نزدیکی دیوار ملاقات می کنند. دختران را تا بیمارستان صحرایی اسکورت کنید. در صورت حفظ بی طرفی در رابطه با Scoia'tael و Order، پس از عزیمت شانی برای دارو برای درویدهای باتلاق (در صورت وجود رابطه با یک زن پزشکی) با صمیمیت موافقت می کنند.

Toruviel - با پیوستن به Scoia'tael احترام آنها را به دست آورید.

White Rayla - با پیوستن به آنها احترام Order of the Burning Rose را به دست آورید.

در بازداشت

بگذارید این راهنما به عنوان انگیزه ای برای همه باشد، لایک و مشترک شدن را فراموش نکنید، برای همه موفق باشید ...

یکی از ویژگی های غیرمعمول و به خصوص جذاب بازی، اغوای جنس زیبا بود. علاوه بر این، همه دختران را نمی توان در یک پاساژ حتی بسیار سختگیرانه اغوا کرد، که فقط ارزش پخش را افزایش می دهد. اگر، خوب، اصلاً نمی توانید تحمل کنید، پس ما لیست کاملی از دخترانی که برای اغواگری در بازی موجود هستند را به شما پیشنهاد می کنیم.

پیش درآمد

تریس- یک جادوگر مو قرمز با نیم تنه شگفت انگیز. پس از یک مبارزه سخت با ساحر آذر یاوید، او تقریباً کاملاً خسته شده است. شما باید یک مینی کوئست را کامل کنید و تمام مواد لازم برای درمان را جمع آوری کنید. پس از تحویل نوشیدنی، پس از گفتن چند تعریف، او به شما پیشنهاد می کند که قدرت "بهترین تخت" کائر مورهن را آزمایش کنید.

1 فصل

زن دهقان- یکی از زنان روستا فقط گل ها را دوست خواهد داشت. لاله هایش را بیاور و بدهکار نمی ماند.

وسنا هود (کلاه قرمزی ریتا)- پس از اینکه تلاش او را کامل کردیم و روز بعد، در غروب آفتاب (19.30) با یک بطری شراب به آسیاب قدیمی می آییم.

ابیگیل- در پایان فصل شما این فرصت را خواهید داشت که "همدیگر را بهتر بشناسید". کافی است در طول گفت و گو با پیشنهاد صریح او موافقت کنیم.

فصل 2

دختر شایعه پراکنی- در اطراف محله معبد در ویزیما قدم می زند. با او در مورد این واقعیت صحبت کنید که یک ویچر افسانه ای در شهر ظاهر شده است. با انتخاب درست ماکت، او از شما می خواهد که یک نگین یا دستکش به او بدهید.

زنان خیابانی- پس از تکمیل تلاش مامان فاحشه خانه، می توانید روی یک دسته گل بخوابید. بدون این تلاش نیز امکان پذیر است، اما فقط برای مقدار قابل توجهی پول.

شانی- یک زن پزشکی لاغر، دوست قدیمی گرالت. بعد از مهمانی، گل رز قرمز را برای او بیاورید. می توان از یک باغبان در نزدیکی St. قو یا در بازار.

مورن (مورن)- دریاد که در شمال غربی باتلاق ویزیم در بیشه درویدها وعده می دهد. تلاش فرزند گمشده را از وااسکا بگیرید. بعد از اینکه معلوم شد مورن هیچ ربطی به آن ندارد ، باید پوست گرگ را بیاورد و گفتگو را به درستی انجام دهد و بگوید که رابطه جنسی به آرامش کمک می کند :)

نیمه جن (نیم جن)- پس از نجات، هنگامی که تلاش در مورد خانه خالی از سکنه را کامل کردید، از شما تشکر خواهد کرد.

فصل 3:

نجیب زاده- جلوی خانه تریس می ایستد. او می خواهد برای او یک پنجه کیکیمورا به عنوان هدیه بیاورد.

منشی- واقع در تالار شهر؛ باید انگشتر یا الماس به همراه داشته باشید.

کورتیزان- 300 یا 500 سکه.

چشم آبی s - برای پول یا یاقوت کبود.

معشوقه شب- اگر تلاش آنها را کامل کنید.

پرنسس آدا- برای پختن غذای مورد علاقه او باید یک تلاش کوچک انجام دهید.

دوست دختر سابق باترکاپ- باید از او کوئست بگیرید.

تریس-اگر آلوین را پیش او بیاوری دوباره با بدنش خوشحالت می کند

شانی- اگر هنوز تصمیم دارید آلوین را به او تحویل دهید، شما را خوشحال می کند.

فصل 4

سلینا (سلینا)- باید برایش حلقه بیاوری

زن دهقانیکی از زنان روستا شما فقط باید چت کنید.

بانوی دریاچه- ابتدا باید از او در مورد شوالیه ها بپرسید، سپس بروید و در همان موضوع از گوشه نشین بپرسید.

جن- در یک غار؛ باید غذا بیاوری

فصل 5

توروول- یک جن، یکی دیگر از دوستان قدیمی. روزی روزگاری نزدیک بود که گرالت و باترکاپ را با تیر پر کند. اگر طرف الف ها باشید، شناخت او را به دست خواهید آورد.

رایلا- یک جنگجوی بزرگ، از جن ها و دیگر غیرانسان ها متنفر است. اگر طرف فرمان باشید، می توانید با او بخوابید.

راهبه ها- اگر مسیر خنثی را انتخاب کنید.

با یافتن خود در دوراهی با گرالت، مجبور می شویم برای او انتخاب کنیم - اما در اعماق قلب خود به یاد می آوریم: می توانستیم غیر از این انجام دهیم. اگر تصمیم ما نبود، مسیر زندگی قهرمان کاملاً متفاوت به نظر می رسید. دقیقا چطور؟ این چیزی است که امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

بررسی منتشر شده در مجله ما، همانطور که از همان ابتدا اشاره کردیم، تنها یکی از گزینه های ممکن بود. این مقاله بر روی چنگال‌های طرح، شاخه‌های جانبی، روش‌های جایگزین برای حل کارها و فقط جزئیات کنجکاو تمرکز خواهد کرد. پیش از شما مجموعه ای از اپیزودهای زندگی گرالت است که در داستانی که ریچارد پسمیت روایت می کند محقق نشد.

حومه شهر

حلقه دوم

حومه تأثیر شدیدی بر گرالت گذاشت. تعصب مذهبی، فقر، سگ لعنتی و حتی طاعون - هیولایی که جادوگر نمی تواند با آن کنار بیاید. گرگ سفید با عبور از خانه های متروکه متوجه گدای پیری شد که به نظر او بسیار غمگین بود. معلوم شد پسرش در حال مرگ است. پیرزن با دیدن طلسم جادوگر به یاد آورد که معجون "گوشت سفید" می تواند درد و رنج را از مرگ رهایی بخشد. بله، گرالت چنین درمانی داشت و بطری را به پیرزن داد. افسوس که درمان نیست، اما باز هم حداقل نوعی کمک... ویچر انتظار نداشت که گدا چیزی برای پرداخت داشته باشد، و وقتی حلقه ای با تصویر شعله ابدی به او داد بسیار متعجب شد. او می گوید که آن را از کشیش دزدیده است، به نوعی او او را بسیار آزرده خاطر کرده است ...

در واقع، به نظر می رسد که این کشیش در حومه شهر بسیار مورد احترام است. بنابراین می توانید وانمود کنید که حلقه از اوست - شاید با کمک او بتوان درها را باز کرد و چند دهان صحبت کرد.

کایمرا یا آزمایشگاه؟

سمندرها در کمین گرالت روی پل نشسته بودند. بنابراین، این معجزه یودو چیست؟ سگ سگ نیست. و نه گرگ اما نه از همه. سگ جهش یافته؟

حتی جادوگران هم گاهی ضرر می کنند.

سگ جهش یافته در تمام شکوهش.

سپس گرالت نبرد با واهی را به یاد آورد. نبرد دشوار بود، بدون اکسیر، زنگ زنگ ها و دیگ ها، نمی توان بر او غلبه کرد. هر شمشیر به حساب می آمد، به همین دلیل گرالت با وزمیر ماند و تریس را دنبال نکرد...

پس از کشتن کایمرا، او و لئو به آزمایشگاه رفتند. تریس، مجروح، به تازگی از آنجا خارج شده بود. علاوه بر ساوولا، یک شعبده باز هم در زیر وجود داشت که نتوانست با او کنار بیاید.

در آزمایشگاه، جادوگران دیدند که چگونه پروفسور گنج های خود را برای تله پورتر فرستاد - لوله های آزمایش، دستگاه ها ... لئو پس از آن نتوانست تحمل کند، به سمت پروفسور هجوم برد - و این به قیمت جان او تمام شد. سارقان هر چیزی را که برای جهش لازم بود دزدیدند. و حالا روی حیوانات آزمایش می کنند؟ بله، همه چیز همگرا می شود - افزایش توده عضلانی، نرخ واکنش غیر معمول. اوه، من باید برای کمک به تریس می رفتم!

در یک یادداشت:اما سالامندرها کالکستین را شکار نمی کنند. چرا آنها به یک کیمیاگر نیاز دارند اگر قبلاً آزمایشگاه دارند؟ با این حال، سگ شکاری جهش یافته او را ترساند و او از ویچری که هیولا را کشت سپاسگزار است.

ویزیما

میراث داجر

تریکستر یک ویچر را استخدام می کند.

ویچر از فاضلاب بیرون خزید. داشت روشن می شد. مردی کنار کانال بود. علیرغم ظاهر غیرقابل نمایش، این نوع ثابت شد که مفید است. او پیشنهاد خوبی داد - او کلید دخمه ای را می دهد که در آن پول است، و جادوگر باید برای این کار نوعی حلقه نقره برای او بیاورد. بگو، این ارث حق اوست... درست است، با دریافت حلقه، تریکستر عجله کرد که فرار کند... شاید چیزی با این ارث کاملاً خالص نباشد؟

جالب است:نسخه ای وجود دارد که تلاش Trickster، مانند معبد شیر سر عنکبوت در فاضلاب، تنها چیزی است که از یک سری ماموریت باقی مانده است که در نسخه نهایی بازی گنجانده نشده است.

اما پول در هر صورت برای گرالت باقی ماند. و یک لحظه ارزشمند دیگر - جلبک در دخمه باقی ماند. چون قرارداد باید انجام شود و قبرستان بسته است. گورکن می گوید شاید کسی دستور دهد قبرستان را تمیز کند... اما کسی دستور نمی دهد. گرالت حتی موفق شد گورکن را متقاعد کند که جسد سالامندر متوفی را - برای کالبد شکافی - بدهد. اما راهی برای باز کردن قبرستان وجود ندارد. ظاهراً برخی از کلمات کلیدی گفته نشده است - و تمام است ، گرالت کلید گورستان را مانند گوش خود نخواهد دید. این بدان معنی است که گورستان دیده نمی شود - تا فصل سوم.

کالاهای هاونکار

گرالت در بازگشت به زندان برای وسایلش متوجه شد که یک مورد مهم گم شده است. بسته ای که هارن بروگ دستور داد به فلان آجر تحویل دهد. چه باید کرد؟

البته می توانید وانمود کنید که هیچ بسته ای وجود ندارد. اما گرالت به این نتیجه رسید که صداقت بهترین سیاست است. بریک به داستان بسته گم شده گوش داد، غرغر کرد و توصیه کرد که دیگر هرگز چنین تکالیفی را به عهده نگیرید. از این گذشته، ویچر یک پستچی نیست.

در یک یادداشت:اگر در فصل اول کالاهای هارن را به سنجاب‌ها بدهید، گرالت دیگر بریک را زنده نمی‌یابد - همان سنجاب‌ها به او شلیک می‌کنند. اما هارن سنجاب ها را رها نمی کند و نگهبانان هیچ دلیلی برای دستگیری کوتوله ویوالدی نخواهند داشت.

پاکم کن!

در حضور ویچر به زنان توهین نکنید!

یک روز صبح گرالت وارد خانه روبروی انبار شد. و در آنجا با کارفرمای دیگری آشنا شد. او پیشنهاد داد خانه ای را که در آن گنج پنهان شده بود از هیولاها پاک کند. تعجب ویچر را تصور کنید که معلوم شد هیولاهایی که خانه باید از آنها پاک شود، خود این کارفرما با همدستانش هستند!

به نحوی، تعداد کمی از آنها جمع شدند تا با یک جنگجوی باتجربه کنار بیایند ... و به جای گنج، یک نیمه جن زیبا در خانه پیدا شد. او گوین بلید را دعوت کرد و به او کمک کرد تا کلمات سخنرانی بزرگتر را یاد بگیرد (یا به خاطر بسپارد؟).

دختران در مشکل

معروف است که گرالت به راحتی متقاعد می شود که به دختران رنج کشیده کمک کند. به خصوص اگر بتوانید از آن پول در بیاورید... بنابراین، فاحشه اصلی محله معبد، کارمن، ویچر را متقاعد کرد که از "دختران" خود در برابر راهزنان محافظت کند. آیا این درست نیست که این راهزنان مانند هیولا هستند؟

ظاهراً آنها متوجه شدند که ویچر برای محافظت از زیبایی ها قرارداد بسته است، زیرا آنها بلافاصله با هم درگیر شدند. با عواقب غم انگیز گرالت سه گروه از راهزنان را "آرام" کرد - در نزدیکی بیمارستان، در محله محاکم و در میدان بازار. کارمن بسیار راضی بود.

کمی عاشقانه

ما به عنوان مردم صادق، نمی‌توانیم تاریخ‌های عاشقانه متعددی را که در راه گرالت اتفاق می‌افتد نادیده بگیریم. در زیر اطلاعاتی در مورد چگونگی جلب لطف یک خانم (یا نه یک خانم) ارائه شده است.

    زن دهقانی از ویزیما.یک زن دهقانی جوان مو روشن با ویچر بسیار مهربانتر از روستاییان دیگر ملاقات می کند. او جادوگر دیگری را به یاد می آورد که او را با گل باران کرد. پس از آن، معلوم می شود که او به هیچ گلی نیاز ندارد، بلکه فقط به گل لاله نیاز دارد. لاله ها توسط یک خانم جوان که در دروازه ماریبور زندگی می کند رشد می کند. او در ازای هر گل دیگری یک دسته گل لاله می دهد. آنها را می توان به عنوان مثال از گیاهپزشک در میخانه خریداری کرد.

    کلاه ریتا.لازم است "فقط" او را از دست راهزنان در حومه شب نجات داد، مادربزرگش را دید و در غروب آفتاب با شراب به آسیاب متروکه آمد. اما در غروب آفتاب و در نزدیکترین زمان بود. یک هفته دیگر بیایید - شکایت نکنید که دختر منتظر شما نبود.

    جادوگر ابیگیل.به عنوان تأیید صحت خود، او پیشنهاد می کند که با گرالت در غاری پس از آزاد کردن آلوین از سلماندرها بازنشسته شود.

    دختر بیچاره شهرستانیاو را می‌توان در نزدیکی پناهگاه یا در خیابانی که از بازار به دروازه سد در محله معبد منتهی می‌شود، پیدا کرد. او شایعاتی در مورد یک جادوگر می گوید که در شهر ظاهر شد و تصنیف های بارد معروف قاصدک را در مورد یک جادوگر که عاشق جادوگران بود به یاد می آورد. باید به او گفت که جادوگران نه تنها جادوگران را دوست دارند. قبل از گفتگو، بهتر است دستکش های ظریف تهیه کنید.

    یک فاحشه در محله معبد.خوب، اینجا همه چیز ساده است: پول یا جواهرات. اگر پس از انجام وظیفه کارمن برای محافظت از دخترانش، از پول خودداری کنید، دختران برای گل کار خواهند کرد.

    نیمه جن.نیمه جن نجات یافته از کمین راهزنان در صورت پاسخ صحیح در درس گفتار بزرگتر با گرالت خواهد بود. نیازی به ترجمه آخرین عبارت نیست، گرالت به سادگی کلمات خود را به الویش تکرار می کند - سپس آنها بدون کلمات یکدیگر را درک خواهند کرد.

    دریاد مورن.گرالت با درویدها در باتلاق ها او را ملاقات می کند. اول، او می گوید که منتخب او باید شکارچی خوبی باشد و در تأیید ویژگی های رزمی او، از گرالت می خواهد که پوست یک گرگ را بیاورد. سپس معلوم می شود که دریادها مردان را فقط به خاطر بچه دار شدن می گیرند. اما گرالت مورن را متقاعد می کند که رابطه جنسی برای کاهش استرس نیز در طبیعت اوست.

    یک شهروند مجرد.این همان دختری در محله بازرگانان است که باترکاپ نواختن عود را به او آموخت و به خاطر او همین عود را از دست داد. او هدیه نمی خواهد، اما می خواهد از باترکاپ انتقام بگیرد و قلب او را بشکند، که به سختی ممکن است.

    شهربانوی ثروتمنددر نزدیکی خانه تریس در محله بازرگانان ملاقات می کند و خود را "اشراف زاده" می نامد. سلیقه او عجیب و غریب است - به عنوان هدیه او یک پنجه کیکیمورا می خواهد.

    رسمیدر طبقه دوم تالار شهر واقع شده است، می توان با نامیدن او "دختر بد" زبان مشترکی با او پیدا کرد، او برای تایید احساساتش درخواست الماس خواهد کرد.

    کورتیزاندر کنار ناراکورت نیو می ایستد، شبی 500 اورن هزینه دارد. درست است، اگر از شوالیه خاموش در ناراکورت جدید بیشتر بنوشید، او یک حلقه می دهد، که برای آن تا 300 اورن تخفیف لازم است. شما می توانید به یک دختر یک سنگ قیمتی بدهید، حتی فقط کهربا خوب است.

    چشم آبی.در خانه شب زندگی می کند. نرخ نقدی مانند یک اطلسی. شما فقط می توانید یک یاقوت کبود بدهید.

    خون آشام.اگر تصمیم بگیرید که صاحب "خانه شب" را نکشید در حالی که وظیفه پاتریک از Veize را برای یافتن خواهر چشم آبی خود انجام می دهید، او به گرالت نشان می دهد که افسانه های این موسسه از کجا آمده است.

    آدا.او فقط در طول یک مهمانی در ناراکورت جدید بازنشسته خواهد شد. قبل از آن، او باید با گوشت catoblepas درمان شود، که با کمک یک توهم، به ساخت تریس کمک می کند. اگر گرالت به او توجه نکند، مهمانی را به شدت اذیت می کند.

    تریس مریگلد.برای اولین بار، او و گرالت پس از شفای او بهترین بستر را در کائر مورهن تجربه می کنند، فقط باید از بهبودی او ابراز خوشحالی کرد. بار دوم باید بین او و شانی انتخاب شود - اگر آلوین را به تریس بیاورید، پس از چند مکالمه و انگشتری در انگشت او، شعبده باز می خواهد روابط را تقویت کند.

    شانی.برای اولین بار، پس از مهمانی، گرالت تصمیم می گیرد برای شانی دسته گل بیاورد. یک زن پزشکی که دلتنگ روزهای دانشجویی و قرار ملاقات است، اشاره می کند که گل رز قرمز نماد عشق است. پس از آن، گرالت می پرسد که قاصدک دقیقاً چه چیزی را قطع کرد وقتی از پنجره در اکسنفورت بالا رفت. اگر تصمیم گرفتی آلوین را به او بدهی، بعد از چند بار صحبت پدرانه با او و دوباره انگشتر دستش، شانی خودش را روی گردنت می اندازد.

    زن دهقانی از Darkwater.او یک عروسک شکر را به عنوان هدیه می خواهد ("به همان اندازه که او شیرین است"). با پرسیدن دستور العمل های خاص و دادن "عسل سفید" به او می توان عروسک را از نانوا دریافت کرد.

    جن از Darkwater.در غار جن در ساحل زندگی می کند. بعد از اینکه الف ها را نان دادید می توانید با او صحبت کنید. او می خواهد غذا بخورد، بنابراین به چیزی غیر از غذا نیاز ندارد. پس از خوردن غذا، او از اینکه الف‌ها چقدر پایین افتاده‌اند، شکایت می‌کند که مجبور شده‌اند جزوه‌های لعنتی Dh "oine" را تحمل کنند. اما همانطور که می‌دانید، از عشق تا نفرت یک قدم وجود دارد. ظاهراً برعکس نیز صادق است.

    سلینا.در اولین جلسه در دارک واتر، او پیشنهاد می کند که با وجود خواهرش بخوابد، اما از حلقه ای بهتر از حلقه ای که داماد برای نشان دادن خواهرش به او داده بود، درخواست می کند. هر حلقه‌ای که بیاوری، او آن را دوست نخواهد داشت، اما کلمات را پس نمی‌گیرد و فقط از روی کینه با گرالت می‌خوابد.

    بانوی دریاچه.بانوی دریاچه از جام یاد می کند و برای جزییات به گوشه نشین در مزارع می فرستد. پس از صحبت با هرمیت، باید به بانو برگردید و تصمیم خود را برای رفتن به جستجوی جام اعلام کنید و پس از پاسخ او همه چیز را به شوخی تبدیل کنید.

اگر در فصل پنجم با "سنجاب ها" طرف هستید، بعد از نجات توروویلدر ورودی بیمارستان تشکر می کند. اگر به شوالیه ها کمک کنید، این فرصت را خواهید داشت که در مورد شباهت ها و تفاوت های بین دو جنس صحبت کنید رایلا.و در نهایت، اگر در Darkwater تصمیم بگیرید که ترک کنید و به کسی کمک نکنید، در Old Vizima با شما همراهی می‌شود. دو پرستار. بعد از فرستادن شانی به باتلاق ها (برای اینکه ناراحت نشوید)، به طبقه دوم بیمارستان بروید، دختران آنجا منتظر شما خواهند بود.

در یک یادداشت:کارت های دخترانه را می توان در دفترچه خاطرات در برگه "شخصیت ها" تحسین کرد. در صفحه شخصیتی که گرالت با او... هوم... رابطه داشت، قلب روی پرتره او ظاهر می شود که تصویر مربوطه را باز می کند.

تجارت چوب بر

در واقع، گرالت قرار نبود با فروشندگان مواد مخدر درگیر شود. اما از آنجایی که توانستید تعداد زیادی تیر دوقلو در اردوگاه جن جمع آوری کنید، چرا آن را نمی فروشید؟ لویزا اشاره کرد که کشتی گیر در حال خرید دو تیرانداز است. و هنگامی که گرالت سهم خود را به کوتوله داد، وظیفه ویچر بیشتری برای ویچر پیدا کرد - مقابله با هیولاها تا چوب بران بتوانند به خانه بازگردند.

تقدیم در قربانگاه دریابانان.

ذهن بهشتی اب.

خوب، زالو، غرق و حتی خارپوستان رایج است. اما مرمن ها هنوز موجودات باهوشی هستند و حتی آجرسازان نیز به آنها احترام می گذارند. بنابراین گرالت برای مشاوره نزد آجرکاران رفت.

واسکا، یکی از بزرگان دهکده آجرسازان، که گرالت قبلاً به او کمک کرده بود تا گودال‌های سفالی را پاک کند، در مورد آیین پرستش اربابان آب‌ها، که آن‌ها دریابانان می‌خوانند، صحبت کرد. در نزدیکی گودال‌های سفالی، محرابی قرار دارد که در آن هدایایی به اربابان آب‌ها می‌گذارند. واسکا پیشنهاد داد که تبر آب را به نشانه آشتی به لویزا بدهد. و در نیمه شب، دریابانان قربانی را پذیرفتند، گرالت در محراب، حرز پرندگان را یافت. جادوگر طلسم را به چوب‌فروش داد و با خوشحالی پول را برای انجام یک کار خوب به جیب زد.

محراب بعدها برای ویچر مفید بود. همانطور که مشخص شد، اگر برخی از وسایل نه چندان ضروری را در این محراب قرار دهید، عروس دریایی یک گل جهنمی می آورد.

پیام رسان گمشده

گرالت به نحوی از میان جنگل به درویدها راه پیدا کرد، کمی در شمال جزیره گولمز سرگردان شد. و به جزیره ای پرجمعیت ختم شد. شاید او تصمیم می گرفت که بیشتر از این پیش نرود. در هر صورت، بدون آمادگی کامل. اما او به جسدی که در جزیره افتاده بود با علائم بسیار مشخصی از دندان ها و چنگال ها علاقه داشت. وایورنز دور جسد چرخید.

با قضاوت بر اساس محتویات بقایای کوله پشتی، جسد در طول زندگی خود یک پیام آور بود. گرالت می‌دانست که پیام‌هایی که به مخاطب نمی‌رسند چقدر می‌توانند مهم باشند. بنابراین او آماده شد (معجون، شمشیر را روغن کاری کنید) - و سرانجام به کیسه رسول رسید. با این حال، کاغذها به طور کامل آسیب دیده بودند، اما آنها موفق شدند کلمات "Leuvaarden" و "Secret Community" را تشخیص دهند. من نمی دانم که آیا این انجمن مخفی سمندرها هستند یا مخالفان آنها؟

در یک یادداشت:یادداشت یافت شده بر روی جسد پیام رسان، دلیلی بر بی گناهی لوواردن تلقی نمی شود. پس هنوز هم باید پیام رسان او را بنوشید که سنجاق‌های سمندر می‌خرد. به هر حال، اگر ابتدا نیلفگاردیان را متهم کنید و سپس او را بی گناه بدانید، این شانس وجود دارد که سفیروت او را بیهوده بگیرید. اما شمشیر گاروال که روی جسد پیام رسان است یکی از بهترین شمشیرهای فولادی بازی است که به شکست +30 می دهد و همچنین به جلوه های ویژه پلاس می دهد. در فصل دوم، گرالت را نمی توان با چیزی بهتر مسلح کرد.

رمز و راز پاک کننده

مهارت های نوشیدن اغلب به روش های غیرمنتظره ای مفید است. اگر تالر بیش از حد بنوشید، او کتابی درباره تاریخچه سرویس های مخفی در ردانیا به شما می دهد. من تعجب می کنم که این کتاب را چه کسی برای خریدار کالاهای سرقتی آورده است؟ و از همه مهمتر، اکنون آن را کجا قرار دهیم؟ و چرا، به من بگویید، در ذهن من عبارت "خدمات مخفی سلطنتی" با یک مرد کوچولوی سرد ابدی، منشی شخصی بسیار قدرتمند مرتبط است؟ راستی...

به هر حال، در نزدیکی خانه کارآگاه، گرالت بیش از یک بار مکالمات بسیار آموزنده ای با یک براق کننده کفش داشت. نظافتچی اغلب سرفه می‌کرد (تعجبی ندارد، در این هوا در بیرون کار می‌کند). نمی دانم آیا او داستان های مربوط به خدمات مخفی سلطنتی را دوست دارد؟

یک پاک کننده کفش ساده.

جالب است:به نظر می‌رسد که نظافتچی سابقاً اوری روون، منشی (و برادر) رئیس سرویس‌های مخفی ردانی، دایکسترا، است که در کتاب‌های ساپکوفسکی ذکر شده است.

معلوم شد که دوستش دارد. انگار خودش آنها را سروده و حالا دست نوشته ای را پیدا کرده که مدت هاست گم شده است. جادوگر به نشانه قدردانی حلقه سیگنوس پیامبر را دریافت کرد. به نظر یک حلقه ساده است - اما، شاید بتوان گفت، جادویی. جذاب مادربزرگ، که دکتر شانی نزد او اقامت می کند.

در یک یادداشت:اگر انگشتر لبدا نبی ندارید، باید برای هوس های مختلف مادربزرگ آماده باشید. او ممکن است به او پیشنهاد کند که با او نوشیدنی بنوشد. ممکن است معلوم شود که امروز تولد او است - در این مورد، خوب است که دستکش های طلایی را به عنوان هدیه تهیه کنید. او ممکن است از سرمای خانه شکایت کند - ماست خیس استخوان های قدیمی را کاملاً گرم می کند.

ویچر در جستجوی سرنخ

متأسفانه، هرگز زمان کافی برای لذت وجود ندارد. گرالت منتظر تحقیقات خود بود و یکی از ناخوشایندترین بخشها کالبد شکافی بود. باز کردنش عجیب بود گرالت متوجه شد که زخم های چاقو به احتمال زیاد ساختگی بوده اند. پس قبر بی گناه است؟ رد پای شکست با سم ... پس کیمیاگر مقصر است؟ باید با کارآگاه صحبت کنیم. بالاخره می توان به او اعتماد کرد، درست است؟

چگونه خانه قبر قبر یک جادوگر نمی شد!

گفتگو با ریموند واقعاً همه چیز را روشن نکرد. او بر این باور است که کالکستین با گریو درگیر است. و او پیشنهاد می کند که قبر را بکشد، و کالکستین - او را به برجی در باتلاق ها بکشاند. اگرچه ما هیچ مدرکی علیه قبر نداریم. و به طور کلی ... چرا حرز در خانه کارآگاه می لرزد؟ و چرا ریموند به فیستک نیاز دارد؟ مارلو اطمینان می دهد که با کار سخت یک کارآگاه، یک داروی مقوی ضروری است. خیلی قانع کننده نیست، اما چه باید کرد؟ برو با دیگران صحبت کنم؟

هوم صحبت کردیم، اسمش هست. به نظر می رسد که کالکستین از گرالت آزرده خاطر شده است. خوب، حداقل ایده ورود به برج هنوز او را جذب می کند، بنابراین او اشاره ای در مورد میله برقگیر به اشتراک گذاشت. اما او نمی خواهد در مورد چیز دیگری صحبت کند (او پیشنهاد معامله یا استراحت نمی دهد).

و با قبر حتی بدتر شد. بیایید بگوییم که ظاهر خوبی نداشت. البته، گور خوشایندترین ساکن ویزیما نبود، و بعید است که بسیاری برای او سوگواری کنند ... و تصاحب غارت نیز بسیار سودآور است - یک قطعه شهاب سنگ زرد، و پول زیادی، و یک انگشتر طلا با یاقوت کبود. بله، حلقه دیگری از این دست در سینه وجود داشت.

در یک یادداشت:اگر کالبد شکافی به درستی انجام شود، ریموند جعلی را می توان بدون بازدید از قبرستان افشا کرد. ابتدا باید با باغبان در مورد گذشته نظامی باشکوه خود صحبت کنید، او در مورد مبارزات انتخاباتی در Zerrikania و در مورد مگس های آنجا می گوید. در طول کالبد شکافی، شما همیشه باید از شانی بپرسید که در مورد آنچه اتفاق می افتد چه فکر می کند. سپس او جمجمه را ترپانی می کند و لارو این مگس های زریکان را در مغز قربانی پیدا می کند. معلوم شد که تخم‌های مگس شبیه فیستک هستند و ریموند فقط بخشی از فیستک را به عنوان داروی بی‌هوشی برای سالامندر بیمار به دکتر داد.

رعد و برق در سه ضربه یک گولم را می کشد.

رعد و برق

برای مدت طولانی، گرالت تلاش کرد تا دروید را متقاعد کند تا یک طوفان تندری ترتیب دهد. در نهایت تصمیم گرفت 200 اورن مورد نیاز را بپردازد. پس از آن بود که دروید اجازه داد که بلغزد که به گفته آنها، جادوگر سعی می کرد رعد و برق را به کمک سنگ جذب کند. این سنگ ها سه ستون جزیره گولم هستند که می توان آنها را فعال کرد.

درست است، در هوای آفتابی، تنها دو مورد از این سه به طور همزمان "روشن" می شوند. و گرالت نتوانست با کمک آنها طوفان را صدا کند. اما وقتی طوفان شروع شد و ویچر گولم نگهبان را احیا کرد، معلوم شد که با چرخاندن هر سه ستون، می‌توان یک تخلیه الکتریکی را به داخل گولم هدایت کرد. با این حال، از جمله ستون آخر، من باید اجازه می دادم که گولم نزدیکتر شود - در غیر این صورت ترشحات به خود ویچر برخورد می کرد و این باعث درد می شود. خیلی بنابراین، ویچر با پوشاندن خود به کوئن، تقریباً بدون آسیب رساندن به خود با غول سنگی برخورد کرد.

شوالیه در مهمانی

ما اغلب وقت کافی برای لذت نداریم... و شانی تازه می خواست یک مهمانی برپا کند، او قول می دهد که گرالت را به قاصدک که به قول خودشان زمانی بهترین دوست او بود، معرفی کند.

زیگفرید از دنسل، باریتون.

خوب است که زیگفرید را به جلسه دعوت کنید - او عملاً دوست پسر شما است ، باید او را به یک شرکت خوب معرفی کنید تا زمانی که شوالیه های نجیب سفارش او را کاملاً خراب کنند. فقط... آه، زیگفرید در باتلاق است! برای اینکه زیگفرید را از باتلاق بیرون بیاورید، باید به او کمک کنید تا گروهی را به محل ملاقات احتمالی سنجاب ها با پناهجویان هدایت کند. با این حال، فقط سنجاب ها آنجا بودند. حیف است، کشتن هاونکار خوشایندتر است.

از سوی دیگر، زیگفرید خبر «خوشایندی» داد - جادوگر برنگار، آنطور که ممکن است تصور شود، با نگاه کردن به قتل عام در گودال‌های سفالی آجرپزها نمرده، بلکه توسط سمندرها اسیر شده است!

اما سمندرها فردا هستند و امروز مهمانی شانی است! البته دوستان در مقابل اطلاع دادن شوالیه از سرنوشت غم انگیز غیرانسان ها در محله یهودی نشین قدیمی ویزیما مقاومت نکردند. اما، به طور کلی، زیگفرید به خوبی با شرکت سازگار است. و نوشیدن آن احمقانه نیست، او از بطری مادربزرگ در بوفه مراقبت کرد (اما قول داد برای یک دسته از بطری های بهترین شراب پول مادربزرگ را بگذارد). و او از آهنگ حمایت کرد - آنها هنوز در معابد چیز خوبی به آنها یاد می دهند.

جالب است:اگر قبل از بردن نامه یاوین به ویوالدی مهمانی بگیرید، نیازی نیست زیگفرید را از باتلاق ها بیرون بکشید. به جای زیگفرید یا زولتان می توانید... کارمن را به مهمانی دعوت کنید. اگر به مسابقات زنانه علاقه دارید.



با این حال، ما باید به تجارت برگردیم. به برج در باتلاق.

و اوضاع بد بود. جاوید، خیلی غیرمنتظره برای گرالت، چهره واقعی خود را آشکار کرد. در نتیجه ویچر در باتلاق ها مجروح شد و جادوگر با کتاب الزور میدان جنگ را ترک کرد. طلسم های این کتاب باعث ناراحتی بیشتر ما خواهد شد... در پایان فصل بعدی.

مثل یک جادوگر کمک کن

کالکستین گرالت را بخشید. و حتی سخاوتمندانه به او برای برج باز جایزه داد. این خوبه.

اما حالا ویچر با زیگفرید دعوا کرده است. این بد است.

خوب، چرا، چرا نتوانستید زیگفرید را برای شرکت در مذاکرات متقاعد کنید؟ شاید اگر آنها می توانستند زیگفرید و یاوین را رو در روی هم قرار دهند، بتوانند زبان مشترکی پیدا کنند؟ چقدر می توانید این غیر انسان های بدبخت را بکشید، تبعیدی هایی که از گرسنگی و بیماری رنج می برند؟

کار ویچر کشتن هیولاها است. حتی در این مواقع.

خرابه های مرموز

بله، احتمالاً، کل موضوع این است که ویچر ترجیح داد هیولاها را بکشد، نه مردم، نه الف ها و نه کوتوله ها. و اینجا، در بانک، همانطور که در آن زمان به نظرش می رسید، راه حل خوبی پیدا کرد - کمک به سنجاب ها مانند یک جادوگر. گروگان ها و شوالیه ها زنده خواهند ماند، الف ها نجات خواهند یافت - و فقط هیولاها - کیکیموراها در گذرگاه زیرزمینی از شمشیر ویچر خواهند مرد.

پس از دیدن الف ها، گرالت تصمیم گرفت تا در ویرانه های زیرزمینی گردش کند. نوعی جادوگر یا کیمیاگر به وضوح در اینجا کار می کرد - این توسط یک میز، صندوقچه هایی با باروت و معجون ها و حتی دایره شعله انتقام، که علامت ایگنی را تقویت می کند، نشان می دهد.

ویزیمسکی ایپات به طور کلی از راه حل سوال بانکی انتخاب شده توسط ویچر راضی بود.

یک مشکل - زیگفرید نتوانست این را توضیح دهد.

برای مدتی، گرالت هنوز امیدوار بود که اگر به شوالیه دیگری که خواهرش را از دست داده بود کمک کند، در مقابل زیگفرید کلمه خوبی برای او بیان کند. برای این کار، ویچر دختری با چشم آبی را در فاحشه خانه پیدا کرد و با او آشنا شد و سنگی به او داد که با رنگ چشمانش مطابقت داشته باشد. اما به زودی برای او روشن شد که حتی پس از کشتن خون آشام هایی که دختر را فریب می دادند، منتظر قدردانی از برادرش نخواهد بود.

همراه و همدم

چه تضاد بین تاجر و محله معبد است... آقایان نجیب خوش لباس - و گداها. تخت گل - و باغی با گودال برای کسانی که از طاعون مردند. پذیرایی مجلل با آقای لوواردن - و کار مداوم در بیمارستان حضرت لبدا.

گرالت شانی را تا سر کار همراهی می کند.

تریس و شانی... تریس یک جادوگر است و برای محافظت جادویی از پسر سورس، از آنجایی که برای او بسیار مهم است، می تواند بدون اینکه او را در خانه قفل کند، چیزی به ذهنش برسد. و شانی - شانی در یک کودک نه فقط یک کار جادویی دیگر، نه چیزی شبیه یک مصنوع خطرناک خطرناک - بلکه یک کودک زنده را می بیند. حیف که به نظر نمی رسد او چندان جذب چشم انداز تحصیل در دانشگاه آکسنفورت شود. و با این حال، تصمیم درست این بود که پسر را به شانی بدهم. یا نه؟ آیا چیزی تغییر کرده است؟

در یک یادداشت:اگر گرالت آلوین را به شانی بفرستد، در آب تاریک، پس از اینکه بدون نظارت برای پیاده روی رفته بود، در ویرانه های یک روح قرار نمی گیرد، بلکه در ساحل رودخانه قرار می گیرد، جایی که باید از یاگا نجات یابد. آلوین همچنین سگ لنگ را رام و شفا می دهد. متأسفانه سرنوشت آینده او به معلم منتخب بستگی ندارد.

اما گرالت جرات نداشت حلقه مورد انتظار را به شانی بدهد. اجازه دهید او، همانطور که او در خواب، نقره با کهربا، به کسی که شایسته تر است. رایگان. که مرگ در پی ندارد.

مسافرخانه دار

مسافرخانه دار در ناراکورت جدید داستان های جالبی را برای پول تعریف می کند - فقط 233 اورن.

ابتدا ویچر رمز عبور را از کارخانه Salamander از او خرید. بار دیگر از جادوگری خبر رسید که چند سارق را در این میخانه کشت و با گستاخی و بدون پرداخت پول ترک کرد. به نظر می رسد که گرالت فقط بدهی خود را پرداخت کرده و اوراق فراموش شده توسط همکارش را دریافت کرده است - "کتاب بوسه" با دستور العمل های ویچر و حجم ضخیم توصیف هیولاهایی که در نتیجه نفرین ظاهر می شوند - اکینوپ ها، آرکسپورها و حتی strigs.

صاحب مسافرخانه برای بار سوم (البته تحت فشارهایی) گفتگوی جن و کوتوله را بازگو کرد که از آنجا راز ساخت بمب آتش زا «رویای اژدها» برای کسانی که کیمیاگری می دانند روشن می شود.

دزدی کاغذ

در طبقه دوم "ناراکورتای جدید" اتاق خواب یک تاجر خاص قرار دارد. این تاجر به شدت شبیه کسی است که در میدان بازار تهدیدهایی را از آشنایان قدیمی ناشناس به گرالت منتقل می کرد.

گرالت نتوانست جلوی کنجکاوی خود را بگیرد و در صحنه جنایت دستگیر شد. با این حال، تاجر موفق به گپ زدن شد و سپس مست شد. خوشبختانه، شراب های خوب به هیچ وجه به او علاقه ای ندارند، او آبجوی ساده را ترجیح می دهد. و او چند مقاله بسیار جالب داشت. به نظر می رسد که تاجر در جعل مهرهای Foltest نقش دارد.

با الف ها - به سمندرها

هنگامی که زمان جستجوی متحدی برای مبارزه با سالاماندرز فرا رسید، واضح بود که گرالت باید به یاوین متوسل شود. کجا به دنبال آن نیز مشخص است. یاوین در هنگام جدایی گفت که قصد دارد ملک را به جولان ویوالدی بازگرداند.

بقیه از قبل معلوم است. ملاقات در نیو ناراکورت، تله‌پورت به مخفیگاه سالاماندرز، تبادل احترام با یاوید، مرگ پروفسور، ملکه کیکیمور، خروج از غار، دوباره تله‌پورت به دهکده دارک واتر، به فصل چهارم.

آب تاریک

معبد براونی ها

ساخت و ساز طولانی مدت Temersky.

یک مکان خنده دار در روستا وجود دارد - یک پل ابدی ناتمام. یعنی حتی در حال ساخت است - پدر و پسر. با این حال، پسر به کار ساخت و ساز علاقه زیادی ندارد، او دوست دارد با کمان در مزارع تیراندازی کند. اما شما نمی توانید، باید به پدرتان کمک کنید تا ساخت پل را تمام کنید. و پل هر شب از هم می پاشد. نوعی شیطان، درست است که با ویچر برای کمک تماس بگیرید ...

خانواده ها مقصر بودند. شاید برای شمشیر جادوگر خیلی کوچک باشند. اما می توان به آنها رشوه داد. معلوم می شود که موجودات کوچک به یک مهار نیاز دارند. گربه را مهار کنید. و شما می توانید این تسمه را در دخمه، در محراب براونی ها، دقیقاً مشابه همان نزدیک پل پیدا کنید.

خوب، حالا پسر سازنده می تواند تا دلش بخواهد یاگ های خاکستری شلیک کند. البته اگر ویچر به عنوان پاداش او را به عنوان همراه خود انتخاب کند.

تاج گل شب

در Darkwater، گرالت تقریباً هیچ مشکلی در انتخاب نداشت. تا آخرین لحظه. اگرچه ... از پاداش های هرمیت برای تبعید شکار وحشی چه چیزی را انتخاب کنیم؟ با دانستن بدبختی خواهران آلینا و سلینا، اما هنوز آلینا را افسون نکرده است - البته، جادوگر تاج گل جاودانه ای را انتخاب کرد، تنها با کمک آن می توان سلینا را آرام کرد.

مهم است که به موقع اینجا باشید - پس از اینکه آلینا افسون شد، دیگر نمی توانید سلینا را ببینید.

برای آزادی در سنگرها

(جنگ در طرف الف ها)

گفته می شود که ویچر در سرقت از بانک...

مذاکرات بیهوده

در Darkwater، گرالت با ناخوشایندترین انتخاب روبرو شد. یک گروه جدید از Skoya "taels ظاهر شد، مجهز به پول های دزدیده شده از بانک ویوالدی. و او شوالیه ها را روی دم آورد. و Raila سفید را. پس از اینکه گرالت به سنجاب ها در بانک ویوالدی کمک کرد، خود را مسئول عواقب آن می داند. بنابراین. ، به الف ها در برابر شوالیه ها کمک کنید یا آنها را رها کنید تا یکدیگر را قطع کنند، بی تفاوت بمانید؟

گروهی از سنجاب ها توسط توروویل رهبری می شد. کسی که عود مورد علاقه اش را به باترکاپ داد. و Chireadan از جدایی او نیز، به نظر می رسد زمانی برای گرالت به خوبی شناخته شده بود. گرالت نمی توانست آنها را رها کند تا بمیرند. و این سرنوشت آینده او را از پیش تعیین کرد.

بهای آزادی


و نه تنها او. این خبر مبنی بر اینکه گرالت از گروه توروویل حمایت می کند، حتی مرد ریشو زولتان را مجبور کرد که به شورشیان بپیوندد. زولتان فاش می کند که Order of the Burning Rose شورش را برانگیخت. و شانی، دختری باهوش، در بیمارستانی در استارایا ویزیما کار می کند و الف ها و کوتوله هایی را که از قتل عام رنج می بردند معالجه می کند. زولتان از او می خواهد که پناهندگان غیرانسانی را رهبری کند.

اما اول، مخاطب با King Foltest. خوشبختانه، پادشاه فقط بی طرفی خود را حفظ می کند. و او هیچ ادعایی علیه گرالت ندارد. او فقط به استریگا علاقه دارد. و نظم در پادشاهی، البته. شاید بتوان او را متقاعد کرد که با یاوین مذاکره کند؟


زولتان می خواهد دو گروه از پناهندگان را به بیمارستان شانی ببرد. آنها ابتدا باید در خیابان های ویزیما در حال سوختن جمع آوری شوند و سپس با دقت به درمانگاه هدایت شوند. متأسفانه درب پشتی قفل است و نبرد اصلی در جریان است. لازم است از آنجا عبور کنید، به طور قطعی درگیر شدن در نبرد توصیه نمی شود - بی فایده است، اما آنها می توانند بکشند.

پناهندگان صلح جو

از آتش میگذریم...

از بیمارستان، گرالت به فوریت فراخوانده می شود تا استریگا را بکشد، که معلوم می شود یک استریگا نیست، بلکه یک جنگجوی جهش یافته است. و خوب است که گرالت قبل از این مبارزه متهم به معجون شد. برخورد با یک جهش یافته یک موضوع تکنیکی است، اما پس از آن دو مبارزه دیگر وجود داشت. شاید حتی ارزش آن را داشت که قبل از بازگشت به بیمارستان در خانه کالکستین استراحت کرده و قدرت پیدا کنیم.

پس از بازگشت ویچر، مبارزه دیگری در انتظار است - با یک گروه شوالیه که بیمارستان شانی را با لانه ای از سنجاب ها اشتباه گرفته است. آنها می‌توانستند ویچر را در انبوهی له کنند، اگر او وقت نداشت از پله‌ها بپرد.

خوب است که تل های اسکویا به شانی احترام کافی دارند و سعی نمی کنند نظم خود را در خانه او برقرار کنند.

اما آنها منتظر کمک گرالت هستند. توروویل به جنگل نرفت، از صفوف سنجاب ها خارج نشد. و اکنون او درخواست کمک می کند - شش جنگجوی رز سوزان می خواهند او را دستگیر کنند. گرالت مجبور می شود از خانم محافظت کند. خوشبختانه در کوچه بعدی کمانداران جن هستند. اگر بی سر و صدا در جهت آنها عقب نشینی کنید، آنها با کمال میل کمک خواهند کرد.

توروویل می خواهد به ویچر نزدیک شود. او به همراه زولتان باید گروهی از سنجاب ها را علیه شوالیه های رایلا سفید رهبری کند.

لازم است به الف های Toruviel که توسط موانع احاطه شده بودند نفوذ کنید. در اینجا مجبور شدم از علامت Aard استفاده کنم - برای ایجاد شکاف در موانع در دو مکان. بله، و اکسیرهای ویچر مفید بودند. و خوب است که همه جنگجویان رز سوزان متوجه شورشیان نشدند. مقابله با گروه های کوچک شوالیه در هزارتوی سنگرهای سوزان چندان دشوار نبود، اگر آنها در یک دسته کامل آمده بودند - ویچر مقاومت نمی کرد. این فقط تیراندازان است که مشکلی ایجاد کردند - آنها می توانستند از میان آتش شلیک کنند. خوشبختانه، برای مدت طولانی نیست.

و بالاخره فقط سفید رایلا بود. تیر تک تیرانداز ما درست به قلبش اصابت کرد. کوتوله اظهار کرد: عجیب است. و آنها گفتند رایلا سفید قلب ندارد.

برای روح سرکش آرامشی نیست.



جای تعجب است که علیرغم جنگ گرالت علیه نظم، یاکوف از آلدرسبرگ، اگرچه در اولین جلسه به طرز عجیبی سوزاننده بود، اما باز هم سلاحی علیه ویچر بلند نکرد و حتی به پاکسازی جاده از هیولاهای مرداب کمک کرد.

چرخش

طراحی یک هدف نامفهوم کار کوتوله هاست.

زولتان در مورد آشنایی خود، آهنگری کوتوله‌ای که می‌توانست زره‌های ریون را بازسازی کند، به گرالت گفت. اما علاوه بر بخش‌هایی از زره‌ها و سوابق الف مینسترل، او به یک ابزار کوتوله نیاز دارد - یک چرخش دوکاره از آلیاژها و الیاف، که در معدن متروکه در باتلاق‌ها قرار دارد. سنگ مسافر در این شفت با نشانه های ایگنی-ایگنی آرد باز می شود. گرالت در محل، طبق دستورات کوتوله، عجیب ترین مورد را انتخاب کرد.

ماهاکام سیگیل

در ویزیما قدیمی، در برج جلاد سابق روی دیوار شهر، گرالت یکی دیگر از آشنایان قدیمی خود را پیدا کرد، کوتوله ارباب. استادان دندانپزشکی. ویچر برای او دندان های جدیدی آورد - یاگ و آلپ. اما دندانپزشک دندانی را که در یک مبارزه مشت صادقانه از طرف مبارز بی نام شکسته شده بود، با ارزش ترین پیشکش دانست.

گرالت پس از شکست دادن مبارز نجیب راک در دارک واتر، متوجه شد که یک استاد بی نظیر مشت در غاری در نزدیکی پل در باتلاق ها زندگی می کند. برای تأیید پیروزی خود، مبارز قدیمی مجبور شد دو بار بجنگد. اما از سوی دیگر، برای دندان بهترین فیست فایتر، ویچر بهترین شمشیر ممکن را دریافت کرد.

در یک یادداشت:دندانپزشک اهمیتی نمی دهد که گرالت در کدام طرف است. و شمشیری که او تحویل می دهد واقعاً بهترین تیغه فولادی بازی است، یک سیگل رونی از Mahakam. در کتاب، گرالت چنین شمشیری را از زولتان خیوایی دریافت کرد. در بازی، اگر تمام هیولاهای نام برده را بکشید، می توانید آن را از استالکر سلطنتی نیز دریافت کنید.

جهان برای جن ها

همراه با یک جن از طریق Vizima در حال سوختن.

هنگامی که گرالت پس از افسون کردن استریگا ، برای آخرین نبرد با جاوید به خانه قدیمی رفت ، در حیاط خانه او شخصاً با رهبر الف ها یاوین ملاقات کرد. او سرانجام دریافت که برای غیرانسان ها بهتر است با مردم دشمنی نداشته باشند، بلکه به آنها کمک کنند تا سمندرها را ریشه کن کنند و از این طریق بخشش کنند و پایه های همزیستی مسالمت آمیز را پی ریزی کنند. یاوین گذرگاه زیرزمینی را به لانه جادوگر به گرالت نشان داد. یاوین ویچر را در خیابان های ویزیما در حال سوختن تا مخفیگاه استاد بزرگ همراهی کرد. Yaevinn لطف Foltest را به دست آورده است.

فقط ... وقتی زیگفرید گرالت را در کنار رهبر سنجاب ها دید، نمی خواست به هیچ توضیحی گوش دهد. "تو حتی انسان نیستی!" من نمی خواستم مردی را که دوست بود بکشم! اما انتخابی که در Darkwater انجام شد چاره دیگری باقی نگذاشت.

مهم است:با یک گذر خنثی، گرالت می تواند کلمات مناسبی را پیدا کند که به شما امکان می دهد در خیابان های ویزیما با زیگفرید شمشیر بزنید. ما باید به او بگوییم که باید با دشمنان واقعی بجنگد، نه با غیرنظامیان. سپس زیگفرید گروه شوالیه های جهش یافته خود را علیه سنجاب ها هدایت می کند. البته حیف است که استاد اعظم را رها نمی کند، اما هنوز هم فرصت دارد.



پادشاه فولتست Order of the Burning Rose را منحل کرد و برای Yaevinn و Inhumans او عفو صادر کرد. انسان‌ها، الف‌ها، کوتوله‌ها و طبقات پایین با آرامش زندگی می‌کردند... تا زمانی که نارضایتی‌های جدید انباشته شد.

در نگهبانی از نظم

(جنگ در طرف دستور)

اما می توانست، می توانست کاملاً متفاوت باشد. اگر، تصور کنید، اگر ویچر به سنجاب‌های کوزه ویوالدی کمک نمی‌کرد...

جنگجویان گل رز سوزان که با وایت رایلا به دارک واتر رسیدند، به یاد آوردند که گرالت چقدر شجاعانه با سنجاب های داخل کوزه جنگید. و آنها به او پیشنهاد دادند که گروه آنها را رهبری کند و یک جادوگر را به یک زن جنگجو ترجیح داد.

اگرچه گرالت از شوالیه‌ها به خاطر ترساندن آلوین با حمله ناگهانی آنها عصبانی بود، اما از الف‌هایی که دهکده را قتل عام کردند عصبانی‌تر بود.

زولتان در جلسه، ویچر را حرامزاده و احمق نامید.

شانه به شانه رایلا

با یک سنجاب پشمی کثیف، یک تافت.

رایلا برنده می شود.

خوب است که گرالت ندید مردم سفید رایلا با تورویل چه کردند. یک داستان حالم را بد می کند. ما باید هر چه زودتر به این وحشت پایان دهیم. سریع با زیگفرید صحبت کنید. بیچاره دوباره زخمی می شود - خوشبختانه شانی از او مراقبت می کند. اما بالاخره رایلا نه تنها می خواهد به بیمارستان برسد، بلکه می خواهد خون دشمن را نیز بریزد. او شرط بندی کرد - خوب، گرالت بیست سنجاب را کشت و بیست دم سنجاب را از آنها جمع کرد. بیهوده است که سعی کنیم با تمام تل های اسکویا مقابله کنیم - آنها مدام بالا می روند و از درها و شکاف ها بالا می روند و هیچ پایانی در آن دیده نمی شود. گرالت پس از آرام کردن مداوم ترین ها در درب بیمارستان، رفت. داخل.

گفتگو با شانی. استریگا که یک استریگا نیست، بلکه یک جهش یافته است. حمله سنجاب ها به بیمارستان. خطرناک ترین در میان مهاجمان جادوگر شفا دهنده است. او خودش را شفا می دهد، اما شانی آماده کشتن بیمارانش است.

یک بار دیگر گرالت به رایلا کمک کرد تا با سنجاب ها در ورودی بیمارستان برخورد کند. به نظر می رسد که قدرت آنها رو به اتمام است، الف ها و کوتوله های جدید در میدان دیده نمی شوند. گفتگو با رایلا در مقر دستور. و دوباره در نبرد، ما باید به رایلا کمک کنیم تا سنگرها را نگه دارد. با این حال، وقتی زیگفرید و افرادش در این نزدیکی هستند، کار چندان سختی نیست.

فقط رایلا افتاد. به نظر می رسد که Yaevinn هنوز هم توانسته انتقام Toruviel را بگیرد.

مقبره سنت جورج.

لیتانیای St. جورج

رایلا گرالت را به استاد اسلحه ساز Order معرفی کرد. او متعهد شد که زره هایی شبیه زره Raven بسازد. اما برای کار خود، از جمله، او نیاز به لیتونی سنت جورج دارد. برای این متن مقدس، گرالت باید به آرامگاه می رفت.

راه به آنجا از اتاق دور در دخمه استریگا باز می شود، از طریق سنگ راهرو با کمک نشانه های Aard-Aard-Igni. خوب است که در جلوی سنگ آتشی وجود داشت ، جایی که می توانید استراحت کنید - در مقبره مجبور شدم با سمتور و ریحان بجنگم. اما آن شب لازم بود که استریگا را هم افسون کنیم!

زیگفرید برای آخرین بار تسلیم استاد بزرگ می شود.

استاد جدید

گرالت در ورودی باتلاق ها از زیگفرید جدا شد - شوالیه توسط استاد بزرگ با خود برده شد. ویچر چه خوشحالی کرد وقتی دوباره زیگفرید را دید، آن هم نه تنها، بلکه با جدایی، در لانه سالامندرها در خانه قدیمی! ظاهراً مرد جوان مشکوک شد که یعقوب اهل آلدرسبرگ آنطور که قبلاً فکر می کرد خوب نیست. زیگفرید با شنیدن ارتباط ژاکوب با سالامندرها حتی خیلی تعجب نکرد.

در ویزیما، زیگفرید گرالت را تا دروازه های نظم همراهی کرد. برایش تلخ بود که ببیند همرزمانش به ماشین های بی روح تبدیل شده اند. حتی بدتر از آن کشتن آنهاست. اما به این ترتیب او Order را از نابودی کامل نجات داد و به پادشاه فولتست نمونه ای از جوانمردی واقعی را نشان داد. می توان امیدوار بود که زیگفرید از دنسل استاد بزرگ بهتری باشد.



به نظر می رسد که نتیجه نهایی بازی به مسیر انتخاب شده بستگی ندارد. اعمالی وجود دارد که منجر به ضرر نمی شود، و با این حال... با این حال، این احساس وجود دارد که شخصیت ساپکوفسکی چنین رفتاری نمی کرد یا اگر چنین می کرد، برای مدت طولانی خود را به دلیل انتخاب اشتباه سرزنش می کرد. . چه خوب که نویسندگان بازی سعی نکردند این انتخاب را در امتیاز، پول یا شخصیت ارزیابی کنند. فقط هر کسی برای خودش انتخاب می کند.


فصل اول با یک ویدیوی طولانی باز می شود، بلافاصله پس از آن کنترل شخصیت به شما داده می شود.

اول از همه، شما باید با گله برخورد کنید barghests. در اینجا بهتر است از سبک گروهی استفاده کنید. بعد از نبرد می توانید با شانی صحبت کنید. با این حال، این را می توان بعدا انجام داد (در میخانه خواهد بود) ( M5.3).

اکنون دو کار در دفتر خاطرات شما ظاهر می شود: Q1.5 "درباره مردم و هیولاها" و Q1.6 دم سمندر .

نکته 24: در انتخاب عبارات در دیالوگ ها دقت کنید. برخی اظهارات بی دقت یا تلنگر ممکن است شخصیت های دیگر را آزار دهد

نکته 25: اگر شخصیت با شما عصبانی است، پرخاشگر یا عصبانی است، سعی کنید منطقه بازی را ترک کنید (مثلاً از خانه خارج شوید) و سپس دوباره برگردید و گفتگو را دوباره شروع کنید.

نقشه M5 - اطراف ویزیما

گیاهان: معجون قورت دادن , بالیسا, مرت سوزنی, بربرک, هلبور.

هیولاها (دیدار در شب): barghests, غرق شدگان، چند غولو شناور نادر.

و همچنین دو ماموریت: اکینوپو جانور.

در هیئت مدیره حکم بازداشت وجود دارد. اساتیدو همچنین سه قرارداد اول شما. همه چیز را بردارید و بخوانید تا به جستارهای زیر برسید: Q1.7. "تحت تعقیب" , Q1.8. "برترین قرارداد" , Q1.9. "قرارداد غرق شدگان" , Q1.10. "قرارداد برای غول ها" .

در میخانه با شخصیت های زیر روبرو خواهید شد: مسافرخانه دار اولاف , پیشخدمت ریتا شاپوچکا , مست, دلال عتیقه, بازیکن, بارد، و - پس از تکمیل جستجو - یک کیمیاگر کالکستین; و پس از ملاقات در کنار رودخانه ( M5.43) - و زولتانا. برخی از آنها شب به اتاق خود می روند و شما نمی توانید آنها را بگیرید. سعی کنید، در این صورت، آنها را در طول روز ببینید.

همچنین در میخانه می توانید با شرکت در مشت زدن سعی کنید درآمد کسب کنید. اگر در میخانه جستجو کنید، می توانید از کالاهای بشکه ها سود ببرید (به هر حال، دو تا از آنها درست در ورودی خیابان هستند).

از جمله موارد دیگر، می توانید اقلام موجودی را در اینجا به صورت رایگان ذخیره کنید. بعداً می‌توانید وسایل را در هر میخانه دیگری برای نگهداری بگذارید. و با درخواست از صاحب مسافرخانه برای یک اتاق رایگان (برای 5 اورن)، می توانید مراقبه کنید.

  1. دروازه روستا
  2. آتش سوزی.
  3. یک میخانه با تابلوی اعلانات جلوی در ورودی.
  4. آتش سوزی.
  5. ساختن.
  6. خانه متروکه.
  7. خانه متروکه.
  8. نمازخانه شعله ابدی (مجموع 5).
  9. آتش سوزی. در کنار آن است رئیس سلطنت طلب .
  10. خانه متروکه. روی چوب لباسی: انگشتر نقره با یاقوت .
  11. خانه متروکه؛ یک بشکه در ورودی وجود دارد. خانه ورودی مخفیگاه سمندر است. با تکمیل تلاش می توانید به آنجا برسید. Q1.6 دم سمندر .
  12. محل قدرت.
  13. جسد مرده از آن می توان گرفت لاله ها.
  14. دست زدن به سنگ قدرت علامت را افزایش می دهد آردبرای چند ساعت.
  15. غار. داخلش آتش است.
  16. خانه در داخل می توانید یک کتاب پیدا کنید "هیولاهای مرداب" (یک ورودی به Bestiary درباره اضافه می کند اوتوپتساخ, پلاووناخ و زالو).
  17. خانه در نزدیکی بشکه دیگری است.
  18. پلیس روستا قبل از غیبت، بیماری ها را بررسی می کنند.
  19. نمازخانه شما می توانید در مرحله نهایی تلاش وارد شوید Q1.20. "میراث سنگین گذشته" .
  20. چادر مغازه دار با گوشت مشکوک.
  21. خانه مادربزرگ کلاه ریتا.
  22. خانه بزرگوار. در داخل پیدا خواهید کرد کهربا، کتاب "مبانی کیمیاگری" و در زیرزمین - یک کتاب "پیشگویی ایتلین" .
  23. خانه کتاب را نیز می توانید در اینجا پیدا کنید. "مبانی کیمیاگری" (در مورد برخی از مواد کیمیاگری اطلاعات می دهد).
  24. بشکه ها
  25. خانه متروکه. چندین بشکه در داخل و در سینه وجود دارد: انگشتر نقره.
  26. خانه ابیگیل. در داخل می توانید کتاب "مقدمه ای بر جادو" را ببرید. شما همچنین می توانید در اینجا مدیتیشن کنید.
  27. آتش سوزی.
  28. خانه اودو.
  29. آتش سوزی.
  30. محل قدرت
  31. آتش سوزی.
  32. ورودی سردابه. تا زمان دریافت ماموریت از نگهبان بسته است میکولی (M5.42). داخل، کنار جسد دختر، خوابیده است ویال شیشه ای . همچنین در اینجا می توانید یک دایره جدید از عناصر پیدا کنید و یک علامت جدید یاد بگیرید: ایگنی.
  33. خانه متروکه. داخل: ماه عزیزم, محلول جیوه.
  34. خانه متروکه. در نزدیکی آتش وجود دارد، و می توانید داخل آن را بگیرید انگشتر نقره با یاقوت .
  35. دروازه بازرگان به ویزیما. آنها محافظت می شوند میکولابا دو نگهبان شهر
  36. در اینجا با چهار نژادپرست آشنا می شوید که به یک کوتوله به نام حمله کردند زولتان چیوای. شما می توانید برای کمک انتخاب کنید زولتانیا عبور کنید به هر حال، زولتانزنده ماندن.
  37. آتش سوزی.
  38. آتش سوزی.
  39. بشکه ها
  40. خانه هارینا. در داخل می توانید یک کتاب ببرید: "علیه غیرانسانی ها" . پشت خانه سه بشکه وجود دارد. علاوه بر این، می توانید در اینجا مدیتیشن کنید.
  41. دروازه های ماریبور ویزیما
  42. دروازه میلر - پس از تکمیل تلاش Q1.16. "خاطرات فراموش شده" , میکولااینجا وظیفه خواهد داشت
  43. در اینجا با یک شناگر آشنا خواهید شد سمت القدم(فقط در شب ظاهر می شود) - یک هیولای اسمی که برای آن جایزه تعیین کرده است رئیس سلطنت طلب (M5.9). پس از کشتن او، تلاش را کامل کنید Q1.14. "هیولا از دریاچه" ، نسبت دادن سر یک شناورشکارچی
  44. آتش سوزی.
  45. غار.
  46. کارخانه.
  47. اگر صحبت می کنید ریتادر یک میخانه ( M5.3، سپس در عصر اینجا می توانید او را از دردسر نجات دهید و تلاش کنید.

نقشه M6 - دخمه در مجاورت

هیولاها: غول ها, الغول اوزرل.

  1. بدن ایلسا، عزیزم میکولی. جسد در ورودی سردابه قرار دارد، در کنار آن یک ویال شیشه ای (اقلام جستجو) قرار دارد.
  2. محل قدرت.
  3. در اینجا می توانید علامت را یاد بگیرید ایگنی.
  4. جسد مرده
  5. گذرگاه مسدود شده است. برای عبور، باید تلاش را تکمیل کنید Q1.16. "خاطرات فراموش شده" . اگر تصمیم دارید به عمق غار نگاه کنید، بهتر است نوشیدنی بنوشید گربه، زیرا با مشعل مشکلات بسیار بیشتری وجود خواهد داشت.
  6. آرد.
  7. جعبه
  8. جسد مرده
  9. دیوار سست با علامت به راحتی می شکند آرد. بلافاصله پشت سر او دو تهاجمی هستند غولکه به محض انجام این کار حمله خواهد کرد.
  10. دیوار سست به راحتی با علامت پخش می شود آرد.
  11. الگول اوزرل- یک حریف قوی جام را از بدن او بردارید: سر الغول. این کوئست را فعال می کند Q1.17. "پادشاه سردابه" .
  12. جعبه داخل: شهاب سنگ قرمز .
  13. جعبه

ماموریت های اصلی

چالش های اصلی این فصل عبارتند از: Q1.5. "درباره مردان و هیولاها" و Q1.6. "دم سمندر" . بعلاوه، Q1.6شامل سه کار اضافی است: Q1.15. "باغ مخفی" , Q1.16. "خاطرات فراموش شده" ، و Q1.18. "غریبه در شب" . آنها باید برای تکمیل فصل اول تکمیل شوند. و تکمیل نهایی آن در مرحله 13 انجام خواهد شد Q1.6. "دم سمندر" ، چه زمانی میکولابه شما اجازه ورود به Vizima را بر اساس اوراق دریافتی از بزرگوار. و تلاش اینجاست Q.4. "رازهای جادوگر" ، که در مقدمه به دست آمده است، در حال حاضر در دفتر خاطرات شما باقی خواهد ماند.

نکته 28: ترتیب ظاهر شدن مراحل ممکن است بسته به اقدامات شما در طول گذر متفاوت باشد. اگر مطمئن نیستید که مراحل کوئست را به ترتیب درست طی می کنید، می توانید با نام آنها در زیر پیمایش کنید:

Q1.4. اسرار ویچر

مرحله 1. اسرار دزدیده شده

با پیش درآمد شروع می شود.

مرحله 2. جلب اعتماد روستاییان

این مرحله همزمان با شروع فصل اول شروع می شود.

مرحله 3. مخفیگاه سالاماندر

پس از صحبت در مورد منشا شروع خواهد شد جانوربا کشیش(مرحله 11 Q1.5 "درباره مردم و هیولاها" ).

مرحله 4. گفتگو با سمندر

با ورود به خانه M5.11) در مرحله 9 Q1.6. "دم سمندر" ، باید با رهبر باند محلی خود مقابله کنند. قبل از مرگ، او به شما یک نام می دهد: آذر یاوید. این تلاش در فصل دوم ادامه خواهد یافت.

Q1.5. درباره مردم و هیولاها

مرحله 1. جانور در دروازه

کشتن هیولاهایی که به دروازه های دهکده حمله کرده اند ضروری است ( M5.1).

مرحله 2. چوپان خوب

برخورد با barghests (M5.1) در مورد آن یاد خواهید گرفت بزرگوار(M5.22, M5.25). حالا باید با او صحبت کنم جانور.

مرحله 3: شعله مقدس

صحبت کن با بزرگواردرباره سمندرها; در یکی از دیالوگ ها، او 5 لامپ را به شما می دهد که باید آنها را در پنج نمازخانه شعله ابدی واقع در سراسر روستا قرار دهید. M5.8). این کار باید در شب انجام شود، بنابراین به یاد داشته باشید barghests. پختن بلعفقط در صورتی که تعداد آنها زیاد باشد.

مرحله 4. هوا رو به تاریکی است

وقتی همه لامپ ها را مرتب می کنید، معلوم می شود که این کمکی نکرده است. برگرد به بزرگوارو در مورد آن به او بگویید.

مرحله 5. جادوگر

بزرگوارمشکوک است که ظاهر جانوردرگیر یک جادوگر محلی، ابیگیل(M5.33). برو پیشش و در موردش حرف بزن

مرحله 6. بی گناهی جادوگر

ابیگیلمیگه ربطی نداره به جانور. اگر او در یک مکالمه معمایی در مورد شیطان آلزورا به شما پیشنهاد کرد، برای تحت تاثیر قرار دادن او پاسخ "مرد" را انتخاب کنید.

مرحله 7. سوزن گلبرگ مرتیل

ابیگیلادعا می کند که چیزی در مورد آن می داند هیولا.او فکر می کند که آلوین- منبع، و می خواهد از توانایی های نبوی خود استفاده کند; اما برای متقاعد شدن در این مورد، لازم است به او یک معجون بدهید که برای تهیه آن به 5 گلبرگ نیاز دارد. مرت سوزنی . اگر قبلاً مهارت گیاه درمانی را ندارید، می توانید آنها را از Vizima خریداری کنید گیاهپزشک (M5.2). اگر مهارت دارید، مقدار مورد نیاز را در نزدیکی دروازه میخانه جمع آوری کنید ( M5.1). ابیگیلبه شما توضیحی از گیاه می دهد و یک دفترچه خاطرات اضافه می کند.

مرحله 8. مرت برداشت شد

گلبرگ ها را به ابیگیل.

مرحله 9. آماده سازی معجون

برگرد به ابیگیلبعد از مدتی. با این حال کافی است خانه او را ترک کرده و دوباره وارد شوید.

مرحله 10. نبوت

آلوینبه برخی از سوالات پاسخ خواهد داد. حالا می توانید به بزرگوار. علاوه بر این، دریافت خواهید کرد ابیگیلیادداشت برنگاربا دستور معجون: روح یک سگ - یک روح .

مرحله 11. انتظار برای تصمیم

قبل از صحبت با بزرگوار، سعی کنید ابتدا تمام ماموریت های جانبی را به پایان برسانید، به خصوص آنهایی که مربوط به نیاز به دویدن به میخانه است ( M5.3، در غیر این صورت نمی توانید به آنها بازگردید. پس از این مکالمه، بلافاصله به مرحله 7 کوئست خواهید رفت Q1.6. "دم سمندر" .

مرحله 12. جادوگر در گوشه

ملاقات کردن ابیگیلدر غار پشت خانه M5.11، با یک انتخاب روبرو خواهید شد: از او در برابر روستاییان عصبانی محافظت کنید یا او را به آنها بسپارید.

اگر او را به متس بسپاری، ابیگیلکشته خواهند شد و آنها به شما در نبرد کمک خواهند کرد جانور(با این حال، چنین دستیارانی حس کمی خواهند داشت - همه آنها به سرعت خواهند مرد). بعد از مرگ جانور, بزرگوار به تو خواهد داد پاس شهر.

اگر پس انداز کنید، او به شما در نبرد با جادوهای شفا کمک می کند. با این حال، پس از نبرد با جانورشما همچنین باید با جمعیتی از روستاییان عصبانی مقابله کنید. سعی کنید اول از همه به کسانی که حمله می کنند حمله کنید ابیگیل. وقتی با همه سر و کار دارید، از بقایای آنها و از بدن آنها پول بگیرید کشیش - گذری به شهر. پوست جانور را فراموش نکنید: دریافت کنید انگشتر نقره , اکتوپلاسمو روح یک سگ ارواح .

برای نبرد با جانورمشکلی ایجاد نکرد، می توانید از ترفند زیر استفاده کنید. اول از همه، بنوشید بلعقبل از مبارزه بله، و معجونی که انرژی را بازیابی می کند (همان جغد) ضرری ندارد. جانوربه نظر می رسد احاطه شده توسط سه barghests. اگر همه آنها را بکشید، انرژی آنها را جذب می کند و سلامتی خود را بازیابی می کند و سپس سه نفر دیگر را احضار می کند. بنابراین منطقی است که فقط دو نفر از آنها را بکشید (سبک سریع) و سپس روی آنها تمرکز کنید جانوربا استفاده از سبک از قبل قدرت بارگست باقی مانده را می توان با علامت دور انداخت آرددخالت نکند

مرحله 13. جانور مرده است

مهم نیست که چگونه با آن برخورد می کنید ابیگیل, جانورمرده. شما دارید عبوراز جانب بزرگوار (از بدن او خارج شده یا به طور داوطلبانه داده می شود).

مرحله 14. قدردانی.

اگر ذخیره کردید ابیگیلاو از شما تشکر خواهد کرد

Q1.6. دم سمندر

مرحله 1. سمندر

در همان ابتدای فصل اول با این موضوع آشنا خواهید شد بزرگوار،به عنوان فردی که باید با او صحبت کرد ...

مرحله 2-4. Kmet بی اعتماد

شما باید لطف سه روستای معروف را به دست آورید: اودو(M5.35), هارینا(M5.49) و میکولی (M5.42). ضمناً آنها وارد گفتگو نمی شوند مگر اینکه به آنها نشان دهید
دریافت شده از بزرگوار.
با این حال، می توان آن را نیز از گدایان(M5.18) دادن به او مرغ دریایی سفید.

اودوبه شما وظیفه خواهد داد Q1.15. "باغ مخفی" , میکولا - Q1.16. "خاطرات فراموش شده" ، آ هارن - Q1.18. "غریبه در شب" .

مرحله 5. اعتماد برنده شد

پس از تکمیل هر سه ماموریت قبلی، به بزرگوار.

مرحله 6. اعتماد بزرگوار

نیاز به تکمیل Q1.5. "درباره مردان و هیولاها" و صحبت کنید بزرگوار.

مرحله 7. سمندر

مرحله بعد از صحبت با او شروع می شود بزرگواردر مورد منشا جانور(مرحله 11 تلاش Q1.15. "درباره مردان و هیولاها" ).

کلید خانه متروکه نزد مسافرخانه است اولاف(M5.3).

مرحله 8. کلید

با ورود به میخانه، آن را خواهید دید اولافمرده و شانیدر محاصره چندین راهزن بعد از برخورد با آنها کلید را از بدن صاحب مسافرخانه بردارید. اکنون می توان به مخفیگاه سمندر دسترسی داشت ( M5.11).

مرحله 9. پناهگاه

از آنجایی که امکان توافق با نگهبانان در ورودی وجود نخواهد داشت، همه باید کشته شوند. حالا بریم داخل M5.11) - چهار شمشیرباز در حال حاضر در آنجا منتظر هستند. چه باید کرد - و خیلی واضح است. اجساد و سپس جعبه های کالا را جستجو کنید - یک گذرگاه زیرزمینی در زیر آنها پیدا می شود. پایین در دریچه. در یکی از گفتگوها، اطلاعاتی در مورد کوئست خواهید آموخت Q.3. "راز برنگار" .

مرحله 10. رهبر باند

گرالت هنوز همان مذاکره کننده است، بنابراین دیالوگ بعدی دوباره به دعوا ختم می شود... فراموش نکنید که همه اجساد، به خصوص رهبر باند را جستجو کنید. پیدا کردن انگشتر نقره اکسیر ( جغد) و کتاب جغد. علاوه بر این، در غار می توانید یک زن و شوهر دیگر پیدا کنید حلقه های نقره (یکی از آنها با یاقوت سرخ)، یکی بیشتر کتاب، و شهاب سنگ آبی. برای خروج از غار به آلوینو دیواری را که در نزدیکی آن ایستاده است را با علامت بشکنید آرد.

به پایین‌تر از راهرو بروید (کودک شما را دنبال می‌کند) و ملاقات کنید ابیگیل. در یک مکالمه، او درخواست کمک می کند و پیشنهاد می کند "همدیگر را بهتر بشناسید". کافی است در حین گفتگو با پیشنهاد صریح او موافقت کنید و پاسخ زیبایی او را انتخاب کنید. اما صرف نظر از تصمیم خود، شما یک انتخاب خواهید داشت: خیانت به جادوگر بزرگواریا از او محافظت کنید

مرحله 11. عبور

پایان حماسه جانورو در عین حال تلاش Q1.5. "درباره مردان و هیولاها" ، شما دریافت می کنید پاس به ویزیما ، که با آن می توانید در نهایت وارد شهر شوید. برو به میخانه M5.3) و می گویند شانیکه وقت رفتن است

مرحله 12. دروازه میلر

پس از یک مکالمه کوتاه، به دنبال آن بدوید شانیبه دروازه های ملنیک (M5.53).

مرحله 13. ویزیما

میکولابه شما اجازه ورود به شهر را می دهد ... در عین حال به نگهبانان شهر تحویل می دهد.

Q1.15. باغ مخفی

مرحله 1. گیاهان

این کار باید در مرحله بعدی تلاش تکمیل شود Q1.6 "دم سمندر" . وقتی میپرسی اودو (M5.35چگونه می توانید به او کمک کنید (ابتدا نشان می دهد)، او در مورد گیاهان گوشتخواری که در باغش ظاهر شده اند صحبت می کند و از او می خواهد که از شر آنها خلاص شود. دو می شود اکینوپسا- بهتر است در مقابل آنها از سبک مبارزه سریع استفاده کنید. و اجازه ندهید این واقعیت که در آن لحظه کمی بداخلاق بودید شما را آزار دهد - شما یک حرفه ای هستید ...

مرحله 2. کار تکمیل شد

کشتن اکینوپسف،برگرد

مرحله 3. به اودو اعتماد کنید

صحبت کن با اودوو جایزه بگیرید

Q1.16. "خاطرات فراموش شده"

مرحله 1. غول ها

تلاش در مرحله دوم آغاز خواهد شد Q1.6. "دم سمندر" . پرسیدن میکولو (M5.42) چگونه می توانید به او کمک کنید (اول نشان داده می شود حلقه با مهر شعله ابدی ) و از شما می خواهد که بکشید غول هادر دخمه ( M5.39). اکنون در ورودی باز خواهد بود.

مرحله 2. کار تکمیل شد

همه را بکش غول هادر دخمه، و در همان زمان را ویال شیشه ای خوابیده در کنار جسد دختری ( M6.1) درست در ورودی. وقتی به دروازه‌های ویزیما برمی‌گردی، ( M5.39، با کیمیاگر نزدیک آنها آشنا شوید کالکستین. در عین حال باید با مزدوران سالامندرز به رهبری جادوگر مقابله کنید.

راستی: اگر در مقدمهشما نبرد با یک واهی را انتخاب کرده اید، سپس یک جفت سگ شکاری جهش یافته به مزدوران اضافه می شود. در همان زمان، خواهید آموخت که چگونه تصمیم در پیش درآمد بر توسعه بیشتر طرح تأثیر گذاشته است.

مرحله 3. به میکولا اعتماد کنید

بگو میکولهکه همه را کشت غول هادر دخمه، و اعتماد او و 200 اورن را دریافت کنید. خواهید فهمید که دختر مرده از سردابه نامیده شد ایلسا; او معشوقه او بود

روز بعد او به خدمت در دروازه میلر می رود ( M5.53، در آنجا اطلاعاتی دریافت خواهید کرد که او و دوستانش برای جستجوی گنج به دخمه می روند. با این حال، می‌توانید بدون اینکه منتظر روز بعد باشید، بلافاصله به دخمه بروید و آوارهای پاک‌شده را کشف کنید. در اینجا می توانید بلافاصله تلاش را تکمیل کنید Q1.10. "قرارداد برای غول ها" ، نزدیک شدن کالکستین.

Q1.18 سرگردان در شب

مرحله 1. غرق شدگان

کوئست در مرحله دوم آغاز خواهد شد Q1.6. "دم سمندر" . پرسیدن هارینا (M5.49) آیا او به کمک یک جادوگر نیاز دارد، و او درخواست کشتن خواهد کرد آرمان شهرهادر کنار خانه شما این باید در شب انجام شود، زمانی که آنها از آب به سمت ساحل می خزند.

مرحله 2. غرق شدگان (ادامه دارد)

وقتی با غرق شدگان، Skoya'tael (چند الف و کوتوله) در ساحل ظاهر می شود. آنها سعی خواهند کرد کالا را ببرند هارینامی توانید به آنها اجازه دهید این کار را انجام دهند، یا می توانید با آنها مبارزه کنید.

اگر کالا را به آنها بدهید، در فصل دوم آجردر ویزیما و تکمیل کوئست کشته خواهند شد Q1.19. "مورد مشکوک" غیر ممکن خواهد شد. با این حال، برای کار لازم است fisstechشما همچنین می توانید به جای خرید از اجساد راهزنان مرده شلیک کنید آجر.

اگر آنها را بکشید، پس Q2.29 "برج مرموز" بانکدار گولان ویوالدیدستگیر می شود و شما باید برای او سپرده بپردازید - 200 اورن. اما در این صورت می توانید از او کتاب بگیرید "دروازه های مخفی» رایگان، به جای خرید 100 اورن.

مرحله 3. الف ها

اگر هنوز سه الف و یک کوتوله را می کشید، پس از جستجوی بدن آنها، می توانید موارد مفید مختلفی را پیدا کنید، به عنوان مثال، گل های دوتاییکه در این فصل گنجانده نشده است.

مرحله 4. اعتماد هارن

وقتی کارتان تمام شد، به آن بازگردید هارنبرای یک جایزه اگر Scoia'tael را کشتید، از او در مورد دوست گم شده اش بپرسید زولتانابر اساس اسم گوگ. هارنقول می دهد درباره او پرس و جو کند.

ماموریت های جانبی

Qp.3. راز برنگار

مرحله 1. برنگار

کار با گفتگو با وسمیردر پایان مقدمه

مرحله 2. برنگار در حومه شهر.

در گفتگو با بزرگوار (M5.22, M5.25) خواهید دانست که او چه دیده است برنگارقبلا.

مرحله 3. تعقیب سمندر

در مخفیگاه سالامندر M5.11) که در مرحله 9 کوئست خواهید بود Q1.6 "دم سمندر" شما از یکی از اوباش یاد خواهید گرفت که برنگارارتباطی با سالامندرز دارد و احتمالاً اکنون در ویزیما واقع شده است. این تلاش اکنون در فصل دوم ادامه خواهد یافت.

Q1.7. تحت تعقیب

مرحله 1. استاد

یک اعلامیه تحت تعقیب با حکم بازداشت روی تابلوی اعلانات روبروی میخانه آویزان است ( M5.3). این را می گوید استادمرده یا زنده، برای جایزه 1000 اورن تحت تعقیب است. بخوانید تا مدخل مناسب در دفتر خاطرات ظاهر شود. این کار با شما به فصل دوم منتقل می شود.

Q1.8. قرارداد برگزیت

مرحله 1. بارگترین جمجمه ها

خود قرارداد روی تابلوی اعلانات جلوی میخانه آویزان است ( M5.3). پس از خواندن، یک دفترچه خاطرات ظاهر می شود: جادوگر ابیگیل (M5.33) برای 10 جمجمه 100 اورن می پردازد barghests.

مرحله 2. معدن

جمع آوری جمجمه ها مشکلی نیست - فقط شب ها در اطراف محله بدوید و تعداد مورد نیاز را بکشید. ساده ترین راه برای یافتن آنها در نزدیکی نمازخانه های شعله ابدی است ( M5.8). پس از جمع آوری 10 جمجمه، آنها را حمل کنید ابیگیل (M5.33).

مرحله 3. پاداش

جمجمه ها را تحویل دهید ابیگیلبرای گرفتن 100 اورن و 2 ریشه ترنجبین .

Q1.9. قرارداد برای غرق شدگان

مرحله 1. مغز غرق شدگان

روی تابلوی اعلانات M5.3) قرارداد مربوطه را بگیرید و بخوانید. یک ورودی در دفتر خاطرات ظاهر می شود که بیان می کند بزرگوار (M5.22, M5.25) حاضر است برای مغز سه نفر هزینه کند آرمان شهرها. به یاد داشته باشید که برای به دست آوردن مواد تشکیل دهنده از بدن هیولاهای کشته شده، باید دانش لازم برای این کار را داشته باشید (ورودی در Bestiary). کتاب مورد نیاز برای انجام قرارداد را می توانید در یکی از خانه ها پیدا کنید ( M5.17) یا از آن خرید کنید ابیگیل (M5.33).

مرحله 2. معدن

اوتوپتسفرا می توان در شب در نزدیکی خانه پیدا کرد هارینا (M5.49) و نزدیک دروازه های ویزیما ( M5.42). پس از کشتن سه نفر و گرفتن مغز آنها، می توانید به آنجا برگردید بزرگوار.

مرحله 3. پرداخت

با دریافت غنائم بزرگواربه شما 100 اورنس و نعمت شعله ابدی (که متأسفانه چیزی به شما نمی دهد) پاداش می دهد.

Q1.10. قرارداد غول

مرحله 1. خون غول

همه روی یک تابلوی اعلانات M5.3) بگیر و عقد را بخوان که می گوید کیمیاگر کالکستینآماده پرداخت خون سه نفر غول ها. برای تکمیل کار، به یک ورودی در Bestiary about نیاز دارید غول ها. اطلاعات را می توان از پیرزن دریافت کرد ( M5.16, M5.18, M5.20) اگر به او غذا بدهید (مثلاً از نان) و از آنها بخواهید در مورد چیزی صحبت کنند.

مرحله 2. معدن

غول هادر دخمه خواهید یافت ( M5.39). برای ورود به داخل، با نگهبان صحبت کنید میکولا (M5.42، در همان زمان دریافت کنید Q1.16. "خاطرات فراموش شده" .

مرحله 3. پرداخت

بگو کالکستینکه برایش خون داری در ازای آن 100 اورن و یک کتاب به شما می دهد. "مبانی کیمیاگری" .

Q1.11. نژادپرستان

مرحله 1. مبارزه کنید

نه چندان دور از دروازه های ماریبور ویزیما، در ساحل رودخانه، با یک کوتوله روبرو خواهید شد. زولتاناو چهار نژادپرستی که او را احاطه کرده بودند ( M5.43). اگر در یک نبرد نابرابر از او حمایت کنید، یک دفترچه خاطرات مربوطه ظاهر می شود.

مرحله 2. کمک کنید

برای تکمیل این تلاش، فقط کمک کنید زولتان. تمام موجودی را از مردگان جمع آوری کنید و مجموعه ای از بازی ها را پیدا خواهید کرد تاس برای پوکر .

Q1.12. پوکر تاس

مرحله 1. پوکر با تاس

صحبت کن با زولتانبلافاصله پس از درگیری با نژادپرستان ( M5.43) و در مورد استخوان های پیدا شده بپرسید.

مرحله 2. پوکر تاس: قوانین

بعدا بازدید کنید زولتانادر یک میخانه ( M5.3) و او قوانین بازی را به شما آموزش می دهد.

مرحله 3. پوکر تاس: مبتدی

بازی کنید با زولتان. یک ورودی در دفتر خاطرات ظاهر می شود و خود تلاش با شما به فصل دوم منتقل می شود.

Q1.13. تاس پوکر: مبتدی

مرحله 1. مبانی

اکنون که اصول بازی را می دانید ( Q1.12)، پرسیدن زولتانادر مورد سایر بازیکنان می توانید با آن بازی کنید اودو (M5.35), هارن (M5.49) و میکولا (M5.42).

مرحله 2. بازی با زولتان

برنده بازی مقابل زولتانا.

مرحله 3. بازیکنان: اودو

نمایش دهید اودو حلقه با مهر شعله ابدی با تکمیل یک کوئست به دست می آید Q1.6. "دم سمندر" (همچنین باید با او مشروب بخورید). بعد بگو چه چیزی برایت فرستاده است زولتانو اعتراف می کند که پوکر هم بازی می کند.

مرحله 4. بازی با اودو

برنده یک بازی پوکر با اودو.

مرحله 5. بازیکنان: Mikula

نمایش دهید میکولهزنگ بزن، در مورد استخوان ها بپرس و بگو که فرستاده شدی زولتان.

مرحله 6. بازی با میکولا

برنده یک بازی پوکر با میکولی.

مرحله 7. خوش شانس

این مرحله با شکست دادن سه حریف (به هر ترتیب) به پایان می رسد.

خود کوئست با شما به فصل دوم می‌رود، جایی که می‌توانید مثلاً با بازیکنان حرفه‌ای دست خود را امتحان کنید تالر (M8.26).

Q1.14. هیولایی از دریاچه

مرحله 1. هیولا از دریاچه

وقتی شناگر را می کشی نادیرا (M5.54، جام را بگیر ( سر یک شناور) و ورودی quest به دفترچه خاطرات اضافه می شود.

مرحله 2. پرداخت.

جام را تحویل بگیرید شکارچی(M5.9) و 200 جایزه اورن دریافت کنید.

Q1.17. پادشاه دخمه

مرحله 1. پادشاه دخمه

پس از تکمیل کوئست Q1.16. "خاطرات فراموش شده" ، به قسمت هایی از دخمه که قبلاً کشف نشده بود دسترسی خواهید داشت ( M5.39) و با الغول مبارزه کنید بالغ (M6.11). بگیر سر الغولاز بدن او برای فعال کردن تلاش.

مرحله 2. جام

سرت را بگیر به تله گیر سلطنتی (M5.9) و 200 جایزه اورن دریافت کنید.

Q1.19. مورد مشکوک

مرحله 1. بسته

پس از تکمیل کوئست Q1.18 "غریبه ها در شب" پرسیدن هارینا،آیا او هنوز برای شما کار دارد. او از شما می خواهد که بسته را به همدستش در میخانه «زیر خرس پشمالو» در ویزیما تحویل دهید. در فصل دوم می توانید کار را کامل کنید.

Q1.20. میراث سنگین گذشته

مرحله 1. غار

کوئست باید از تاجر گرفته شود لیوواردنکه در طول روز در میخانه پیدا می شود ( M5.3). او پیشنهاد می کند دوستش را که در غار ناپدید شده است پیدا کند ( M5.56).

مرحله 2. باقی می ماند

نوشیدن آن توصیه می شود گربهقبل از فرود به داخل غار در داخل باید با چند نفر مبارزه کنید اکینوپسامی; بقایای انسانی در کنار یکی از آنها قرار خواهد گرفت.

مرحله 3. دفن

بقایای آن را بردارید لیوواردن، که او از شما می خواهد که آنها را دفن کنید. این کار باید در نمازخانه انجام شود بزرگوار. مرحله 3 کوئست نیز باید تکمیل شود. Q1.5. "درباره مردان و هیولاها" ، به بزرگواردرهای نمازخانه را باز کرد M5.22).

وارد شوید، به زیرزمین بروید و بقایای آن را در تابوت قرار دهید. ظاهر خواهید شد پادشاه شکار وحشی (اشاره ای کوچک به وقایع کتاب). او از شما سوالی در مورد سرنوشت می پرسد و اگر در پاسخ به سوال او از اعتقاد خود به سرنوشت دست نکشید، روحی را احضار می کند. لئو. اگر او را زدی، او را از باقیمانده ها بگیر شهاب سنگ قرمز .

مرحله 4. پرداخت

پاداش خود را در میخانه دریافت کنید.

مرحله 5. همراه به خاک سپرده می شود

برای تلاش خود، 200 اورن دریافت خواهید کرد.

Q1.21. دیر پرنده

مرحله 1. مشکل

اگر در یک میخانه ( M5.3) چند تعریف کنید ریتا شاپوچکا،سپس در عصر فرصتی برای ملاقات او در چهارراه وجود خواهد داشت ( M5.58)، توسط راهزنان احاطه شده است. اگر تصمیم دارید به او کمک کنید، به راحتی با آنها مقابله کنید، به خصوص که می توانید موارد مفید زیادی را از بقایای آنها بردارید.

مرحله 2. خانه مادربزرگ

ریتامی خواهد او را تا خانه مادربزرگش همراهی کند ( M5.24) موافق...

مرحله 3. حمله barghests

با عبور از دومین نمازخانه شعله ابدی، چندین نفر به شما حمله می کنند barghests.

مرحله 4. یک حمله دیگر

چند نفر دیگر به کلیسای بعدی حمله خواهند کرد.

لطفا توجه داشته باشید که ریتابسیار ضعیف تر از شما، بنابراین سعی کنید اجازه ندهید او بمیرد (در غیر این صورت تلاش شکست خواهد خورد). توصیه می شود از سبک گروهی استفاده کنید.

مرحله 5. تاریخ

خرج کردن ریتابه خانه ( M5.24، فراموش نکنید که برای یک تاریخ بخواهید. او برای عصر آینده در آسیاب قرار ملاقات خواهد گذاشت ( M5.57). بعد از غروب آفتاب به آنجا بیایید و گرفتن را فراموش نکنید یک بطری شراب ، که در حین گفتگو به او می دهید.

Qp.22. مشت

مرحله 1. Fist Fighter

در میخانه ها می توانید برای پول در مشت زدن شرکت کنید. برای ایجاد یک چالش، فقط با هر یک از مبارزان صحبت کنید.

مرحله 2. Fat Fred را بزنید

او را در میخانه پیدا کنید ( M5.3) و او را به دوئل دعوت کنید.

مرحله 3. فرد چاق مورد ضرب و شتم قرار می گیرد

وقتی او را شکست دادید، از بین کسانی که به شما پیشنهاد می کند، پاداشی انتخاب کنید. انگشتر نقره با الماس - با ارزش ترین آنها از نظر ارزش. تلاش را می توان در فصل دوم ادامه داد.

شخصیت های مهم

در اینجا هم شخصیت هایی وجود دارند که می توانید با آنها معامله کنید و از آنها ماموریت دریافت کنید، و هم شخصیت هایی که می توانید در مورد مسائلی که مربوط به تکمیل ماموریت ها نیست با آنها ارتباط برقرار کنید.

نکته 29: هر کالایی که می‌خرید به‌طور خودکار روز بعد دوباره در تاجر ظاهر می‌شود (به جز سنگ‌سنگ شهاب‌سنگ، کتاب‌ها و رون‌ها).

ابیگیل (تجارت)

حراج: نمک، پودر سیاه , چربی غاز, سوئت, ودکا چاودار Temerskaya , فلفل محلی , تنتور گیلاس , تنتور آلو , اکوم کلسیم, کرم تارتار, اسید ژیناسیک , سرکه سفید, نمک نایزن, مخلوط زریکان , چربی خرس, ماه عزیزم, مروارید خرد شده, آبسنت, گوگرد, فسفر, باروت کیمیاگری , خمیر کیمیا , روغن ارواح , روبان قرمز (آمولت) .

کتاب ها: "درباره حیوانات", "هیولاهای مرداب", "درباره barghests", "گیاهان مزرعه"

عتیقه (تجارت)

می توانید آن را در میخانه پیدا کنید ( M5.3). فروش کتاب های زیر: "تاریخ اخیر" , "تاریخ جهان", "درباره بارگست ها", "توضیحات مونستروم یا ویچر" , "قصه ها و افسانه ها" , "تلفیق کره ها" , "پیشگویی ایتلین" , "مقدمه ای بر جادو" , "مبانی کیمیاگری" , "علیه غیرانسانی ها" , "درباره حیوانات", "گیاهان مزرعه" , "کیمیاگری زیریکان" , "هیولاهای مرداب" , کتاب خوف و بیزاری جلد 1.

بارد

پیدا شده و در میخانه اجرا می کند ( M5.3). برای 5 اورن چند بیت برایت می خواند و از آن می گوید کره.

دکلان لیوواردن(تجارت)

هارن بروگ (تجارت)

معمولا نزدیک خانه اش می ایستد ( M5.49). برای تجارت، باید نشان دهید حلقه با مهر شعله ابدی . شما می توانید آن را از بزرگوار (M5.22, M5.25) در طول تلاش Q1.6. "دم سمندر" ، یا در گدایان
(M5.18).

می فروشد: باشگاه نور, سنگ سنباده , نمکدان, سوئت, چربی غاز, ودکا چاودار Temersky , باروت کیمیاگری , سنگ آسیاب , چربی خرس, مخلوط زریکان , تبر, خنجر آهنی تمرین , خنجر فولادی تمرین , تبر کوچک, تبر آهنی تمرین , شمشیر آهنی تمرین و شهاب سنگ آبی.

کالکستین (تجارت)

معامله با او فقط در فصل دوم امکان پذیر خواهد بود.

مغازه دار (تجارت)

چادر او در نزدیکی دروازه ماریبور قرار دارد ( M5.23). او این را به شما خواهد گفت برنگارقبلاً اینجا بود، اما به ویزیما گریخت. همچنین می توانید از او خرید کنید: پای مرغ، ژامبون بره, سوت, چربی غاز, گوشت خوک, جوجهو چربی خرس.

کوتوله - آهنگر

تمام روز در غرفه خود در کنار میخانه می ماند ( M5.5). آهنگرها می توانند از سه قطعه سنگ شهاب سنگ یک شمشیر جدید بسازند یا یک شمشیر فولادی (و بعداً یک نقره) را با کمک رون ها تقویت کنند. در مورد اسلحه برای خرید با او صحبت کنید روغن کرینفید (برای 35 اورن). بهتر است از او در مورد سنجاب ها نپرسید، در غیر این صورت عصبانی می شود و از صحبت کردن خودداری می کند.

شهرنشین

می توانید آن را در حومه شهر پیدا کنید M5.26). او به شما خواهد داد لاله هادر ازای گلهای وحشی (مثلاً گلهای مروارید).

مست

نشستن پشت یکی از میزهای میخانه ( M5.3). اگر موفق به نوشیدن آن شدید (5 لیوان آبجو یا 3 بطری شراب)، به شما می دهد. کتاب Oگولیاخ و گراویرا .

رهگذر

در امتداد جاده ای که نمازخانه ها ایستاده اند قدم می زند. ( M5.8). اگر با او صحبت کنید، او 100 اورنس می دهد و ادعا می کند که بدهی را پس می دهد.

زنان مسن شهر

می توانید آن را در کلیسای بزرگوار پیدا کنید ( M5.22). در ازای غذا در مورد آن خواهند گفت اوتوپتساخ. یک ورودی به Bestiary اضافه می شود و یک ورودی در مورد مواد تشکیل دهنده در دفتر خاطرات ظاهر می شود: اسید ژیناسیک , مغز غرق, پتومین. چند بار دیگر بپرس و متوجه می شوی اکتوپلاسم, گرگینه پشمی, لنف هیولا.

زنان پیر

آنها در روستای کنار خانه ها قدم می زنند ( M5.16, M5.18, M5.20). برای غذا، به عنوان مثال، نان، صحبت در مورد غول ها. اگر در مورد گیاهان محلی بپرسید، با مواد تشکیل دهنده آن آشنا خواهید شد میوه بالیسا.

ریتا شاپوچکا (تجارت)

کار به عنوان پیشخدمت در یک میخانه M5.3). می توانید از او خرید کنید: نان, Kaedweni تنومند , ویزیما قهرمان , انگور, گلابی, شیر بز و گاو , صورتی mettinskoe , مهکام مید , توسن قرمز , هندوانه, پای مرغ, پنیر, ژامبون بره, ودکای گیاهی ردانی , چربی غاز, ودکا چاودار Temersky , میوه های خشک و آجیل , تنتور گیلاس , الکل تمر.

رئیس سلطنت طلب

معمولا کنار آتش می نشیند M5.9). اگر با او صحبت کنید، از هیولاهای کنار رودخانه کنار آسیاب، نزدیک خانه به شما می گوید. هارینا (M5.49) و در دخمه ( M5.39). می توان به دو نفر از آنها پاداش داد.

زن دهقان


جلوی در خانه اش راه می رود M5.16). اگر می خواهید با او وقت بگذرانید، ببخشید لاله ها(از جسد می توان گرفت) ( M5.13) و پیشنهاد پیدا کردن یک مکان آرام ...

گیاهپزشک ویزیما(تجارت)

درست در کنار میخانه قرار دارد ( M5.2). می فروشد: تمشک, بلوبری, آب سیب, آب تمشک, گلبرگ های مرت سوزنی , گلبرگ جهنمی , قارچ - shibaltsy, بابونه, میوه بالیسا, شانه عسل, ارکیده هاو همچنین کتاب های: "گیاهان مزرعه" و "درباره گیاهان زیرزمینی" .

گدا

می توانید آن را در ( M5.18). به او بدهید مرغ دریایی سفیدو در ازای آن دریافت کنید حلقه با مهر شعله ابدی . اگر بخواهید با او صحبت کنید به کارتان خواهد آمد اودو , میکولاو هارن.

تصمیم گرفتم خوش بگذرانم و تمام کارت هایی را که برای صحنه های رختخواب در The Witcher داده می شود، بگذارم. خوشبختانه ما به روش های کاملاً متفاوتی از آن عبور کردیم و موفق شدیم حتی کارت های متقابل را جمع آوری کنیم ...

پیش درآمد
1. تریس مریگلد


فصل 1
2. ریتا رپ. خدمتکاری از میخانه نزدیک ویزیما که گرالت از او در برابر راهزنان محافظت می کند. گرفتن کارت مشکل دارد، زیرا شما باید نه در ساعت تماس (21:00) بلکه 4 ساعت زودتر به کارخانه بیایید.

3. جادوگر ابیگیلزندگی در مجاورت ویزیما شفابخش اخلاق آزاده که تمام مقامات دهکده را بر علیه خود بازگرداند. در نسخه من، گرالت او را نجات داد، اما گزینه ای وجود دارد که او را به سرنوشت خود بسپارید. درست است ، پس در فصل چهارم ، به احتمال زیاد ، با او سخت خواهد بود ...

فصل 2

4. زنان خیابانی. بعد از اینکه گرالت به مادر فاحشه خانه کارمن کمک می کند، به طور رایگان با دخترها می خوابد (خب، به جز گل هدیه اجباری).

5. شایعه پراکنی. یک شایعه شهری برای گپ زدن. گیل چند حلقه گران قیمت به او داد و بعد از آن او به گردن گرالت پرید... ;-)

7. خشک. او برای عشق پوست گرگ می خواهد و توضیحی درباره اینکه رابطه جنسی چه فایده ای دارد نه برای تولید مثل.

فصل 3

8. آدا. اعلیحضرت استریگا. به هر حال، تنها صحنه ای در بازی که رویدادهای قبل از خواب مانند مه شناور نمی شوند و توسط کارت شخصیت پوشانده می شوند، اما به طور معمول ترسیم می شوند ...

9. شهرنشین. به طور دقیق - دختر باترکاپ که عود خود را با او ترک کرد و از دست پدر عصبانی خود فرار کرد ...

10. چشم آبیزنی که برای اجتناب از ازدواج که توسط برادرش از Order of the Burning Rose به او تحمیل شده بود، تبدیل به خون آشام شد. متعاقباً کارت برای هر اطلسی داده می شود.

11. نیمه جن. اگر وارد یکی از خانه های نزدیک "خرس شگی" شوید، آنها سعی می کنند شما را درگیر یک کلاهبرداری گنج یابی کنند. فقط مسئله اینجاست - راهزنان روی یک مکنده حساب می کردند، اما آنها یک جادوگر گرفتند. بعد از اینکه لانه گانگسترها تا حدی به سلاخ خانه شباهت پیدا کرد، می توانید جن نیمه را آزاد کنید، که برای قدردانی، متعهد به آموزش سخنرانی گرالت به بزرگتر می شود... ;-)

12. خون آشام ها. در روند رسیدگی به پرونده چشم آبی، صاحب خانه تفریح ​​به گرالت پیشنهاد می کند که شب را با دخترانش به عنوان رشوه بگذراند... ;-)

13. تریس مریگلد. کارت را فقط در صورتی می توان دریافت کرد که الوین منبع فرزند را به Triss Merigold بدهید.

14. شانی. کارت را می توان تنها در صورتی دریافت کرد که منبع آلوین شانی را به کودک بدهید.

15.منشیاز تالار شهر دختری لوس که خودش را به جواهر می فروشد. کهربا را پیشنهاد نکنید. =)

فصل 4
16. سلینا. دختری روستایی که به شدت به خواهر کوچکترش که همه او را دوست دارند حسادت می کند. در آینده او را می کشد اما خودش به دست معشوق خواهرش می میرد. نیمه شب شدن - روحی بی قرار...

17. بانوی دریاچه. او از تعریف و تمجیدهای درباری خوشش نمی آید، زیرا آنها از این کار خسته شده اند. در اینجا تعارف سرباز است - این برای او است. اتفاقاً من تصویر او را در بازی خیلی بیشتر از نقشه دوست داشتم.

فصل 5
18. خواهران مهربان. در نقطه ای، گرالت توسط دو پرستار لزبین اغوا می شود. کارت را فقط در صورتی می توان دریافت کرد که هنگام سرقت از بانک توسط Yaevynn در فصل سوم، گزینه "علیه الف ها" را انتخاب کنید.

19. توروویل. در پاسخ به یک اظهار نظر کاملاً خنثی، گرالت به سادگی شروع به تجاوز به او می کند. =)
کارت را تنها در صورتی می توان دریافت کرد که هنگام سرقت از بانک توسط Yaevynn در فصل سوم، گزینه "به الف ها کمک کنید" را انتخاب کنید. به هر حال، اگر به طور سیستماتیک کل بازی را در برابر "تیل" های اسکویا بازی کنید، پس توروویل در فصل 4 می میرد.

خلاصه: وقتی ینفر برمیگرده یه نفر خیلی سخت میگذره... =)